گزارشات

۰۹ تير ۱۳۹۴

نمایش درمانی یکی از شیوه های درمانی غیردارویی اختلالات روانی است که در سال 1942 توسط دکتر جاکوب لویی مورینو- رمانیایی- مورد استفاده قرار گرفت و مبتکر این شیوه مدرن درمان غیر دارویی را می توان مورینو(روانشناس ) و اورینوف (کارگردان تیاتر) دانست .

در ایران این شیوه درمان غیر دارویی بر روی مصدومان بازمانده از جنگ توسط گمجید امرایی" به مدت شش سال در مرکز روانپزشکی سعادت آباد تهران تجربه شد که به علت حضور بیماران مزمن در این مرکز دولتی این شیوه درمانی مورد تجربه قرار گرفت که به اعتقاد صاحب نظران تاثیرات خوبی بر کاهش عوارض بیماری های افراد تحت پوشش داشته است .

امرایی تغییر معنادار را به منزله بهبودی کامل نمی داند، بلکه آن را نوعی مداوای مرحله ای و گامی به سوی بهترشدن می داند و معتقد است از نظر ما، اگر هر یک از این بیماران بتوانند 10 دقیقه روی صحنه، درست بایستند درمان اتفاق افتاده است و همین که بیماران افسرده و روان پریش ما بتوانند به لحاظ تربیتی، اجتماعی و اخلاقی در سطح مطلوبی رفتار کنند، یعنی کار ما با موفقیت انجام شده است.

او می گوید کاتارسیس یا تزکیه نفس حاصل همذات پنداری مخاطب با نمایش و شخصیت های آن است ، واژه ای که از دوران یونان باستان و ارسطو باب شده است.

از منظر یک روان درمانگر، این کنش و واکنش میان مراجعان بر روی صحنه و بخش دوم که مشاهده گر هستند یک نوع روان درمانی است، اما فارغ از این، در تمرین هایی از این دست، از روش خودبازیگری نیز استفاده می شود. به این معنا که مراجعان بطور مثال روان پریش را در شرایط خلق یک موقعیت نمایشی قرار می دهیم تا امکان تخلیه هیجانی مشکلاتش به وجود آید.

امرایی معتقد است در این شیوه علاوه بر 10 تکنیک شناخته شده بین المللی از 16 تکنیک شخصی و خودساخته نیز استفاده می کند.

امرایی در دسته بندی بیماران به دو دسته اسکیزوفرن و پی تی اس دی می گوید ، بیماران پی تی اس دی افرادی هستند که بر اثر سانحه ای یا اتفاقی غیر منتظره دچار بیماری روحی- روانی شده اند این بیماری پس از سانحه یا از طریق موج انفجار، دیدن صحنه ای یا شنیدن خبر شوک آوری حاصل می شود.

در این میان من مدام به در و دیوار اتاقی نگاه می کنم که از کف تا سقف کاشی خاکستری است و چفیه هایی که از دو سوی کتابخانه آویخته و صندلی های قهوه ای، تخت کوچک بخش اورژانس در سوی دیگر و صندلی های کنار دیوار و میز بزرگ چوبی!

امرایی در این اتاق کار می کند. اتاقی که بچه های تیاتری، بعید می دانم از آن به عنوان مکانی جهت دورخوانی متن هم استفاده کنند.

مجید امرایی می گوید: اغلب بیمارانی که در این بیمارستان بستری هستند، بیماری مزمن دارند. به این معنا که به طور دایمی این عارضه را به همراه دارند. با این حال تمام تلاش ما بر این است که بتوانیم طول مدت بستری شدن را کاهش بدهیم.

در این بیمارستان، 110 جانباز اعصاب و روان تحت مراقبت هستند که از این میان 35 نفر، تیاتردرمانی را به عنوان شیوه درمانی پذیرفته اند. بقیه هم موسیقی، ورزش و ...

امرایی می گوید: یکی از معضلات ما این است که امکانات و مکان مناسب برای انجام این فعالیت ها را نداریم . گاهی هم زمان با کارگاه تیاتردرمانی، برنامه موسیقی درمانی برپا می شود و من مجبور می شوم به نحوی افراد را به مکان دیگری ببرم تا زمانی بعد.

به در و دیوار سالن، تابلوهایی از آثار بیماران آویخته شده است. نکته قابل توجه اینکه برخی از اینها هم گاه در مدار تقلید صرف و بازنمایی واقعیت کاسه و سفال مانده اند و برخی دیگر که از این قیدها فرار کرده اند. گاه خطوطی رسم کرده اند با پرسپکتیو عجیبی که همه چیز با سرعت به طرف مرکز می رود یا زمینه ای سورمه ای یکدست با خطوط لغزان آبی!

اینجا قرار نیست کسی نقاش، نویسنده، موزیسین یا بازیگر بشود، همه اینها ابزاری است در دست روان درمانگرها تا به بیماران امکان تخلیه بدهند. تخلیه خاطره ای که هنوز بر ذهن و روان آنها چسبیده است و حتی گاهی منجر به ضد و خورد بین خودشان می شود.

امرایی می گوید: یکی از مشکلات حوزه توان بخشی جانبازان اعصاب و روان این است که مرکزی جهت درمان جانبازان اعصاب و روان زن وجود ندارد و این افراد در مراکز مختلف و به صورت پراکنده بستری هستند.

وی افزود: باید در این زمینه فرهنگ سازی شود تا خانواده ها به یاری این افراد بشتابند. در کشورهای اروپایی، مراکز روزانه روان درمانی وجود دارد که هر صبح، خانواده ها بیماران را تحویل می دهند تا بعد ازظهر یکسری پروسه های روان درمانی انجام می شود و سپس باز این افراد به آغوش خانواده بازمی گردند.

در حالی که یکی از معضلات ما این است که خانواده ها خیلی کم این افراد را می پذیرند و اغلب از آنها دوری می کنند.

در پایان امرایی گفت: ظرف پنج، شش سال گذشته هفت نفر از این افراد از بیمارستان مرخص شده اند. اما در این شش سال ندیده ام یک فیلمساز یا هنرمند به اینجا بیاید تا از مایه های زندگی این افراد، جهت تولید اثر هنری استفاده کند.

در حالی که هر یک از اینها، مایه های تبدیل شدن به یک اثر هنری ماندگار را دارند. از سوی دیگر این افراد در حال تمام شدن هستند و بسیاری از آنها در سنین بسیار بالا به سر می برند.

(آنچه که خواندید گزارشی از فعالیت های نمایش درمانی در بیمارستان روانپزشکی سعادت آباد بود که 4 مهر 1388 توسط روزنامه حیات نو منتشر شده است )