مقدمه:
یکی از مشکلاتی که از گذشته تا به امروز در جوامع مختلف وجود داشته و دارد ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی است. اما شدت و ضعف این آسیبها و نوع آن مدام در حال دگرگونی است. به گونهای که در شرایط کنونی، از یک سو با الگوی قدیمی آسیبهای اجتماعی مواجهیم و از سوی دیگر با شیوههای جدید این دسته از آسیبها درگیریم. در همین زمینه میتوان به پدیده کارتنخوابی و بیخانمانی اشاره نمود که معلول دو دسته از عوامل شخصی و اجتماعیساختاری است. در مطالعات مربوط به کارتنخوابی، از مهمترین عوامل شخصی که منجر به کارتنخوابی میشود، به عواملی چون بیماری ذهنی، سوء مصرف مواد و الکل، خشونت خانگی و نداشتن شبکۀ حمایت خانوادگی اشاره میکنند. ازسوی دیگر، مهمترین عوامل اجتماعیساختاری ذکرشده در تحقیقات مربوط به کارتنخوابی، فقر، وضعیت نامناسب اقتصادی نظیر بیکاری، فقدان مسکن مناسب و... است. هرچند متولیان این مساله اقدامات و راهکارهای عملی در این زمینه انجام دادهاند، اما اتخاذ راهکارهای متعدد از قبیل فرهنگسازی و مداخله جدی رسانهها در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
در جامعه دینی ما میبایست هر اقدامی صورت گیرد تا این امر کاهش یافته و ما بتوانیم در جامعهای سالم زندگی کرده و فرزندان صالح تربیت کنیم. در همین زمینه سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران علاوه بر اسکان و تامین نیازهای اولیه این گونه از آسیبدیدگان نسبت به درمان و بازتوانی آنها اقدامات مفید و مناسبی انجام داده است. به گونهای که اولین نمایش درمانی زنان آسیب دیده اجتماعی با عنوان" خلیفه خداوند" توسط مجموعه شهرداری و با استفاده از نخستین گروه تئاتری زنان بیخانمان به روی صحنه رفت .میرکمال میرنصیری کارگردان نمایش «خلیفه خداوند»
میرکمال میرنصیری کارگردان نمایش خلیفه خداوند، گزارش کاملی از نحوه اجرای پروژه نمایش درمانی، هدفها و دستاوردهای آن ارایه کرده که در پی می آید. گزارش می تواند دستمایه تولید در این حوزه قرار گیرد.
رویکرد و اهداف پروژه:
• بازتوانی افراد آسیب دیده
• ارتقای معنویت و تقویت آن
• اصلاح نگرش فرد و جامعه نسبت به هم
گزارش کار:
• تفاوت نمایش با نمایش درمانی: در نمایش، هدف اجراست؛ اما در نمایش درمانی اجرا بخشی از درمان بشمار میرود. بنابراین هم حضار داخل سالن مشارکت داشتند در روند درمان عزیزانی که اجرا کردند و هم اینکه هر کسی دوست دارد دیده شود، شنیده شود، سطح تحصیلات فرقی نمیکند.
• استفاده از معنویت و دین در این پروژه
• پروژه حدود 2 ماه طول کشید.
• این پروژه پیرایش بود نه آرایش، این چیزایی که اضافه شده سعی شده از آنها گرفته شود. از میکل آنژ سوال کردند مجسمه داوود را چگونه از سنگ ساختی؟ گفت من چیزی را نساختم بلکه مجسمه داوود را در سنگ دیدم و زوائد را برداشتم تا اینکه مجسمه دیده شد.
طرح درمان:
این طرح در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و مداخله مورد بررسی قرار گرفت؛ 100 نفر مورد آزمون قرار گرفتند. و بر روی این صد نفر حدود 30 آیتم را از نظر شخصیتی مورد بررسی قرار گرفت و در آخر پروژه همین آزمون را تکرار و تطبیق دادیم. که با اعمال مداخله بعد از دو ماه نتایج زیر بدست آمد:
• عصبیت 12 درصد کاهش پیدا کرد.
• افسردگی 44 درصد پایین آمده است.
• عواطف مثبت 8 درصد افزایش یافته است.
• همدردی 12 درصد افزایش یافته است.
• شایستگی 10 درصد افزایش یافته است.
• وظیفه شناسی 31 درصد افزایش یافته است.
• اضطراب 10 درصد کاهش داشته است.
• تلاش برای موفقیت 9 درصد اقزایش یافته است و...
چرا 4 نفر در نهایت انتخاب و اقدام به اجرا نمودند:
• زیر ساختهای سازمانی لازم برای پروژه تعبیه نشده بود.
• اشکالات و ایرادهایی که باعث ریزش شده است.
پیشنهادها:
الف: در ارتباط با گروه حاضر:
• آسیبشناسی روند پروژه
• حفظ گروه و اشتغال ایشان( نباید رها شوند)
• مساعدت در امر ادامه تحصیل( حداکثر سواد اینها نزدیک دیپلم بود)
• فراهم نمودن زمینه برای اجراهای درون و برون سازمانی
• فراهم نمودن زمینه برای اجراهای درون شهری و...
ب: در ارتباط با جامعه هدف:
• توسعه پروژه در مراکز بیخانمانها
• توسعه پروژه در خصوص کودکان کار و خیابانی
• توسعه پروژه در خصوص گروههای آسیب دیده