یادداشت ها

دسته: متفرقه
۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳

موزه ملی مطبوعات / چه کسانی از تعطیلی موزه مطبوعات در تهران و بازگشایی موزه ای با همین نام در شیراز سود بردند!!!؟ امروز در خبر هایی که عموما توسط یک سایت خبری که جانبداریش پس از چند ماه بر همگان آشکار شده و شاید سهمی از این تعطیلی ها و بازگشایی ها دارد آمده بود موزه‌ی مطبوعات ایران در شیراز و در ساختمان روزنامه‌ی «خبر‌ جنوب» دوباره کارش را آغاز می‌کند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ هنر و رسانه این خبر درحالی منتشر می شود که چندی پیش به دستور حسین انتظامی معاون مطبوعاتی موزه ملی مطبوعات ایران که توسط معاون پیشین واقع در محل سر قبر آقا محل دفن استاد سعید نفیسی و چندین روزنامه نگار شهیر دیگر به دلایل نامعلومی تعطیل شد. اما روزنامه‌ی «خبر جنوب» که در شیراز منتشر می‌شود‌، گویا طبقه‌ای از ساختمان خود را برای برپایی موزه‌ی مطبوعات ایران اختصاص داده است. به گفته‌ی حسین واحدی‌پور - مدیرمسوول روزنامه‌ی خبر جنوب - این موزه نخستین موزه‌ی مطبوعات ایران است که مجوزش را از سازمان میراث فرهنگی گرفته است.
البته پیش از این، در مردادماه 1391، معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به برپایی موزه‌ای با همین نام در مکانی به نام «سرقبر آقا» در تهران کرده بود که به دلیل عدم حمایت های مالی معاونت مطبوعات دولت تدبیر و امید و ناتوانی در ادامه فعالیتش پس از شش‌ ماه به دستور حسین انتظامی این موزه جمع‌آوری شد.

اما این‌بار موسسه‌ی خبر، در ساختمان روزنامه‌ی «خبر جنوب» در شیراز موزه‌ای را برپا کرده است. چنانکه در خبرها آمده است در ابتدای ورود به این موزه، با مطبوعات جهان آشنا می‌شوید. در همان ابتدا، با قاره‌بندی کردن، مطبوعات مطرح در هر قاره مشخص می‌شود و به‌صورت هوشمند اطلاعات مربوط به مطبوعات آن قاره، روی مونیتور مقابل آن به‌نمایش درمی‌آید.

بعد از ورودی، سالنی قرار دارد که باید نمایشگاه موسمی روزنامه‌نگاران باشد. در این قسمت به روزنامه‌نگاران این امکان داده می‌شود که مقالات و آثار برجسته‌ی خود را در تابلوهایی به‌نمایش بگذارند و ویترینی نیز برای جوایزی که آن‌ها تا کنون گرفته‌اند، در نظر گرفته شده است.

«مشاهیر مطبوعات» قسمت دیگری از موزه است که در آن، از مشاهیر مطبوعات ایران نام برده شده است و با قرار گرفتن مونیتوری روبه‌روی تصاویر آن‌ها، زندگینامه‌شان به مخاطب معرفی می‌شود.

پس از آن، قسمتی به نشریات داخل کشور متعلق است که نشریات هر استان با شناسنامه معرفی شده‌اند. همچنین در قسمت بعدی میزی به‌صورت کافه در میان اتاق قرار گرفته و دورتادور آن، مونیتورهایی گذاشته می‌شود تا زمانی که مخاطب در حال استراحت است، بتواند از اطلاعات داده‌شده درباره‌ی مطبوعات استفاده کند.

گالری عکس‌ها و طنزهای برتر نیز قسمت انتهایی این موزه را تشکیل می‌دهد که در آن، طنزها و همچنین عکس‌های مطرح دنیا برای هر عکاس و طنزپرداز به‌صورت جداگانه در یک کادر، جمع‌آوری شده است. همچنین امکان بازدید مجازی از موزه برای مخاطبان فراهم خواهد شد.

این موزه به‌زودی تکمیل می‌شود و به گفته‌ی واحدی‌پور، قرار است روزنامه‌ی «خبر جنوب» از نیمه‌ی تیرماه برای نخستین‌بار در جهان، تور مطبوعات‌گردی برگزار کند که در این تور، علاقه‌مندان با همکاری آژانس‌های مسافرتی می‌توانند به دیدن مجموعه‌ی «خبر جنوب» و چاپخانه‌ی آن بیایند.

روزنامه‌ی «خبر جنوب» 35 سال است که در شیراز منتشر می‌شود و به گفته‌ی مدیرمسوول آن، با تیراژ 55هزار نسخه، پرتیراژ‌ترین روزنامه‌ی ایران در خارج از مرکز، بعد از روزنامه‌ی «خراسان» است.

اما حکایت آنچه که بر موزه ملی مطبوعات ایران در پایتخت و در محل بقعه سرقبر آقا گذشت!!!!! (در شماره 18 روزنامه روح القدس به تاریخ محرم 1326 هجری قمری به قلم "شیخ احمد تربتی" چنین نوشته شده است :" چشم تدبیرم به تاریکی همی بیند جهان، اگر از روی تامل و تدقیق به تاریخ امم ماضیه و ملل حاضره نظر کنیم علت بقاء و دوام هر ملتی را از فواید علم و سبب فنا و زوال هر امتی را از مضرات جهل می بینیم و هیچ قومی از حضیض ذلت و مسکنت به اوج سعادت و عزت نرسیدند مگر به واسطة علم و هیچ قومی از آسمان عزت به چاه مذلت نیفتادند مگر به واسطة جهل . پس معلوم شد منشاء ترقی و سعادت و عزت و شرافت به واسطه داشتن علم و دانائی است و مبداء خفت و ذلت و فاقه و مسکنت به سبب غلبه جهل و نادانی است. اگر بخواهیم فایده علم و ضرر جهل را یک به یک شرح دهیم از حوصله شما بیرون و ما را یارای تحریر و تقریر آن نیست و سبب فقر و ذلت و تنزلات ما نیز با هزاران شواهد محسوسه به واسطة جهل و نادانی است، حالا باید ملتفت شد که چه وقت علم مملکت ما را بدرود گفته رخت به سرای سایر دول کشید و چگونه جهل از تمام قطعات عالم هجرت نموده به مملکت ما رحل اقامت افکند. از کی شروع شد و کدام بی انصاف این مهمان شوم را دعوت کرد و در چه تاریخ به وطن ما وارد و چگونه فرد فرد ما را اسیر قید عبودیت خود نمود.....}

اما این مطلب کوتاه از شیخ احمد تربتی را گفتیم تا جایگاه ارج گذاشتن و منزلت عالمان را از زبان یک همکار قدیمی و پیشکسوت و اولین شهید روزنامه نگار متذکر شده باشیم ، در تاریخ 2 مرداد 1392 موزه ملی مطبوعات ایران در محلی به نام بقعه سرقبرآقا که محل دفن اولین امام جمعه تهران" حاج میرزا ابوالقاسم" در زمان مظفرالدین شاه است افتتاح شد، دراین بقعه تاریخی و در کنار این عالم دینی و مذهبی زنده یاد دکتر"سعید نفیسی" دانش پژوه، ادیب ،مترجم، شاعر و ازجمله پیشگامان ادبیات مدرن و روزنامه نگاری در ایران و همچنین "ناظم‌الاطباء کرمانی" پزشک، ادیب و دانشمند ایرانی و از برجسته‌ترین پزشکان اواخر عهد قاجار و فرد مؤثر در امضای فرمان مشروطیت و بنیانگذار نخستین مجلس "حفظ الصحه" در تاریخ ایران و نویسنده "فرهنگ لغت بزرگ و چهار جلدی ناظم الاطباء "به خاک سپرده شده اند و تنها حضور این سه شخصیت مذهبی، دینی و فرهنگی و علمی ایران کافی بود تا بقعه سرقبرآقا هوشمندانه به عنوان محل موزه ملی مطبوعات ایران انتخاب شود ، اما افسوس که شش ماه پس از افتتاح عجولانه برچیده شد!!.

بنا به گفته مدیران وقت برای جا نمایی و انتخاب این محل با بیش از 14 صاحب نظر تاریخ مطبوعات، ادبیات و ارتباطات و استاد دانشگاه مشورت شد و پس از تایید آنها محل بقعه سر قبر آقا به عنوان محل موزه ملی مطبوعات ایران انتخاب شد.

اما آنچه که بیش از همه به چشم می آمد بنای سر قبرآقا بود که به جهت معماری کم نظیر یکی از بهترین و با ارزش ترین اماکن تاریخی دوره قاجار است که در صورت توجه می توانست موجب جلب بسیاری از گردشگران و سیاحان و دوست داران تاریخ مطبوعات ایران باشد، خصوصا اینکه جدای از مقبره سعید نفیسی محل خاک سپاری چندین شخصیت تاریخی، سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی دیگر نیز هست اما با جابجایی دولت به دستور معاون مطبوعاتی وقت و به دلیل آنچه که "محل نامناسب و ناتوانی در ادامه اداره مالی بیان شده است" تعطیل شد تا افسوسی دیگر بر حسرت های خانواده صبور مطبوعات ایران در تاریخ ثبت شود.

اما تعطیلی موزه مطبوعات ایران در حالی رخ داد که بنا بر اعلام مسولات پیشین اجاره ماهیانه محل موزه ماهی یک میلیون تومان و هزینه نگهداری و اداره آن هم چیزی حدود پنج میلیون تومان و مجموعا ماهی شش میلیون تومان بوده است چیزی حدود نصف یارانه یک نشریه امروز که از سوی معاونت مطبوعاتی پرداخت می شود و این هزینه ماهی شش میلیون تومان برای حراست و نگهداری از تاریخ مطبوعات ایران عزیز و در سطحی بالاتر نگهداری از قبور و محل خاکسپاری چندتن ازعالمان فرهنگی، علمی و تاریخی مبلغ زیادی نبود.

شاید ایجاد موزه مطبوعات در این محل مانعی می شد تا سرنوشت قبور استاد سعید نفیسی، ناظم الاطبا ، امامی و دیگران به سرنوشت قبور "ملک المتکلمین و صور اسرافیل" دچار نشود .!!

می توانستیم صاحب موزه ملی مطبوعات باشیم اگر نیاز به آن از سوی دست اندرکاران درک می شد، آن هم در مکانی که در پیرامونش و در خیابان های اطراف آن تاریخ مطبوعات ایران رقم خورده است، ساختمانی که در شعاع پیرامونی خود شاهد راه اندازی ده ها دفتر روزنامه بوده است اما افسوس که این مهم به درستی درک نشد.!!

در تاریخ 14 دی ماه 1392 موزه مطبوعات ایران در محل بقعه سرقبر آقا به دستور معاونت مطبوعاتی دولت تدبیر و امید تعطیل رچیده شد- تا این دو تاریخ یعنی افتتاح موزه ملی مطبوعات در 2 مرداد 92 و تعطیلی موزه مطبوعات در 14 دی ماه 92 در حافظه مطبوعات ایران برای همیشه جای بگیرد .

حال مروری خواهیم داشت بر موزه ای که قرار بود برای مطبوعات 170 ساله ایران ویترینی جهانی باشد، اما نشد که بشود !!!!!!؟؟.

عده ای معتقد بودند که دیگرمرحوم "سعید نفیسی"روزنامه‌نگار، ادیب و مورخ معاصر در آرامگاهش تنها نیست چرا که آرامگاهش محل رفت و آمد همکاران مطبوعاتی اش است؛ جایی که 2 مرداد 1392 در یکی از محلات محروم تهران به عنوان موزه مطبوعات افتتاح شد، آن هم در یک مکان تاریخی به نام بقعه «سر قبرآقا» که جدای از مزار سعید نفیسی محل دفن چندین شخصیت مهم تاریخی و تاثیرگذار دیگر نیز هست .

بقعه سر قبرآقا در داخل بافت قدیمی تهران و در ضلع جنوبی چهار راه مولوی انتهای خیابان شهید مصطفی خمینی (سیروس سابق) در میان باغی زیبا و قدیمی قرار دارد، خیابان سیروس و چند خیابان اطراف آن در گذشته محل راه اندازی نخستین دفاتر روزنامه های ایران بوده اند و حضور دفاتر روزنامه های قدیمی در این بخش از شهر تهران نشان از پیوند روزنامه نگاری متعهد با بخش اصیل جامعه شهری آن زمان است .

این بنا دارای پلان مستطیل شکل است و روی سکویی به ارتفاع یک متر از سطح محوطه اطراف خود قرار گرفته است.

بنای اصلی در جهت شرقی ـ غربی احداث و گنبد بزرگ آن بر فراز بخش میانی، روی پایه های بنا استوار شده است. در نمای بیرونی بقعه، چهار ایوان وجود دارد که در هر ضلع خودنمایی می کند. دو در ورودی با طرح شش ضلعی نامنظم در دو جهت ایوان با چند پله ارتباط بنا را با محوطه برقرار می کند. در جبهه جنوبی، گچبری و حجاری بسیار پرکاری وجود دارد که در نوع خود بی نظیر است.

طرح کلی بقعه از بناهای دوره قاجاریه و به شکل بنا های چهارصفه ای است که در ساخت آن به مربع مرکزی حالت چهارصفه داده و در چهار طرف آن فضا هایی ایجاد کرده اند برای دیدن درست بنا از فضای بیرونی محوطه ای که خود از نظر حرفه ای و معماری جزو حساب شده ترین حیاط های معماری اسلامی است .

سرقبرآقا، بقعه و گنبدی شکی است که از نظر کارشناسی می توانست برای موزه مطبوعات ایران جایگاهی آبرومند و بین المللی کسب کند اما چه شد که نشد ؟!!!!!

هرچند گروهی معتقدند موزه مطبوعات ایران باید در محلی در بالای شهر تهران ایجاد شود، اما مطبوعات ایران که همواره در دل طبقات محروم جای داشته و زبان رسا و گویای محرومان بوده چرا خانه اش را در دل مردم کوچه و بازار و قلب تهران بنا نکند ؟!!!!

مطبوعاتی که هرگز محرومان و طبقه اصیل را از یاد نبرده است حال چه بر سرش آمده که بخواهد خانه اش را در محلی مرفه از شهر بنا کند آیا ماندگاری نام روزنامه نگاران بزرگی چون شیخ احمد تربتی (روح القدس)، سعید نفیسی ، علامه دهخدا، جبار باغچه بان، میرزا صالح شیرازی، صور اسرافیل، ملک المتکلمین و...... به همین حمایت آنها از طبقه محروم نبوده است؟!!!! .

بقعه سر قبر آقا مقبر میرزا ابوالقاسم تهرانی، معروف به میرزا ابوالقاسم امام جمعه که برای سالیان مدید در دوران قاجاریه امام جمعه تهران بود، بنا شده است تا این واقعیت را برهمگان آشکار سازد که دین و دین داری در رگ و پی این مردم سالهاست که جای دارد .

حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه در سال ۱۲۷۱ یا ۱۲۷۲ هجری قمری و در دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار درگذشت و در محلی که اکنون بقعه سر قبرآقا نامیده می شود، به خاک سپرده شد. به امر شاه بر مزار وی، گنبد زیبا و باشکوهی ساخته شد. بعدها فرزند وی، یعنی "میرزا زین العابدین امام جمعه" که او نیز مدتی بعد از مرگ پدرش، امام جمعه تهران را به عهده گرفت و تا مدت ها امام جمعه این شهر بود نیز در درون همین بقعه مدفون شد.

محل مزبور رفته رفته گسترش یافت و به واسطه خاکسپاری برخی مشاهیر علم و ادب و دین ایران در آن، با عنوان باغ فردوس و قبرستان سر قبرآقا، معروف شد که عموما شخصیت های مهم را در آنجا دفن می کردند .

با توجه به روند شهرسازی و توسعه شهر تهران در دوره پهلوی بسیاری از بخش های اطراف گورستان تخریب و در زمین های آن باغ عمومی برای تفریح اهالی ساخته شد. بقعه سر قبر آقا نیز در میان این باغ قرار گرفت و مجموعه باغ و بقعه را "باغ فردوس" نامیدند.

بنای بقعه از لحاظ آیینه کاری، گچبری، گچکاری، رنگ آمیزی زمینه و طرح ها، سنگ حجاری شده در نقاط مختلف، کاشیکاری در انواع گوناگون، بهره گیری از چوب در نقاط مختلف بقعه و دیگر تزئینات در شمار بناهای مهم تهران قرار دارد.

موزه ای که شخصیت های سیاسی، فرهنگی واجتماعی را در دل خود مدفون داشت به راستی که نشانگر شعار انقلابی ما یعنی " سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست " بود، اما افسون که تعطیل شد و کجاست کسی که چشم براین واقعیات باز کند....؟!

معرفی بخش هایی از موزه ملی مطبوعات ایران در زمان افتتاح :

سردیس 8 روزنامه نگار مشهور نسب شده بود : در این موزه و در زمان افتتاح آثار متعددی از جمله یک مجموعه مفصل عکس از سال 1303 تا 1330 که در نشریات مختلف به چاپ رسیده بود به نمایش در آمده بود.

همچنین وسایل، ابزار و ادوات و تعدادی نسخ قدیمی از نشریات چاپ شده در 150 سال اخیر، اولین های مطبوعات کشور اعم از روزنامه، وسایل ضبط و ثبت و چاپ به نمایش گذاشته شده بود تا تحولات مهم تاریخ معاصر کشور را در این موزه در معرض دید قرار دهد.

همچنین درزمان افتتاح موزه ملی مطبوعات ایران در بخشی از این موزه دست نوشته های مختلف از روزنامه نگاران قدیمی و سردیس روزنامه نگاران بنام کشوراز جمله ملک الشعرای بهار، سیدجماالدین اسدآبادی، علی اکبر کسمایی، اشرف الدین حسنی گیلانی، شهید سید مرتضی آوینی، سیدحسن شاهچراغی، کیومرث صابری فومنی (گل آقا) و علی اکبر دهخدا به نمایش گذاشته شده بود.

بخشی از آثار موجود در این موزه از روزنامه های کیهان و اطلاعات، کتابخانه ملی، گنجینه شخصی افراد، کتابخانه آستان قدس و موسسه فرهنگی موزه ها جمع آوری و به امانت گرفته شده بود که در همه موزه های جهان مرسوم است که آثاری را به امانت می گیرند تا برای بازدید عموم به نمایش گذاشته شوند، حال پس از تعطیلی موزه خدا میداند این آثار در کدام انبار در حال فرسوده شدن هستند و این خوشبینانه ترین چیزی است که به ذهن ما می رسد شاید هم تا کنون هفت کفن را پوسانده اند .

یکی از اهداف راه اندازی موزه مطبوعات، رفع انقطاع موجود بین دو نسل روزنامه نگار بود؛ چرا که با وجود مدرن شدن و تحول تکنیکی، همه روزنامه نگاران عصرجدید مراحل تهیه، تنظیم و چاپ مطبوعات در گذشته را فراموش کرده اند، بنابراین موزه مطبوعات امکان سیر در تاریخ گذشته مطبوعات کشورمان را فراهم می کرد، که متاسفانه کسانی که باعث تعطیلی موزه شدند این را هم درک نکردند !!!!.

اشیای به نمایش درآمده در موزه ملی مطبوعات ایران هنگان افتتاح : ماشین های چاپ قدیمی از جمله ماشین چاپ سنگی، ماشین چاپ پدالی و ماشین چاپ نیم ورقی (ملخی) که در این میان ماشین چاپ رقعی (سنگی) از جمله دستگاه های قدیمی بود که در موزه مطبوعات به نمایش درآمده بود .

این دستگاه در ایران نخستین بار در تبریز دایر شد و زمانی که "عباس میرزا" نایب السلطنه، "محمدصالح شیرازی" پدر روزنامه نگاری ایران را که به میرزا صالح تبریزی معروف بود، برای فراگرفتن هنرهای جدیده به روسیه می فرستد، او با خود دستگاه چاپ سنگی به تبریز آورد و از نخستین کتاب های سنگی، قرآنی است که در سال ۱۲۵۰ قمری بیرون آمده و چاپخانه سنگی تهران نیز ده سال بعد در سال ۱۲۶۰ قمری دایر شد.

از دیگر دستگاه های جالب به نمایش درآمده دستگاه تلکس قدیمی بود که از قدیمی ترین وسایل الکترونیکی ارتباط نوشتاری راه دور به حساب می آمد ه است .

در گوشه ای دیگراز موزه مطبوعات ایران، اولین رایانه متعلق به تحریریه روزنامه اطلاعات به نمایش گذاشته شده بود که می توان گفت ابعاد کیس آن چند برابر کیس های کنونی است.

از دیگر نسخه های جالب به نمایش درآمده، نخستین آگهی مطبوعات است که در شماره ششم روزنامه وقایع اتفاقیه تاریخ دهم جمادی الاول 1276 هجری قمری چاپ شده است که متن آن مربوط می شود به اعلام فروش مال التجاره "موسیو روجیاری"، تاجر آن زمان.

از دیگر اشیای جالب این موزه دستگاه ضبط صوت ریلی بود که قدمت آن به سال 1950 بازمی گردد که در مقایسه با دستگاه های ضبط صوت امروزی که در جیب جا می شود، ابعاد بسیار بزرگی داشته است.

با وجود همه تلاش هایی که برای راه اندازی نخستین موزه ملی مطبوعات ایران انجام شد و جای دست مریزاد و خسته نباشید هم داشت، اما افسوس که کم توجهی، ناتوانی در ادامه و اداره موزه موجب شد که موزه ای که می رفت به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین موزه های ملی مطبوعات جهان در سطح بین المللی و ملی مطرح شود در تاریخ 14 دی ماه 1392 تعطیل شود، تا این سوال بی جواب در تاریخ مطبوعات ایران به جا بماند، که چه شد که موزه مطبوعات ایران راه اندازی شد و چه شد که این موزه برچیده شد ؟ آیا موزه ملی مطبوعاتی ایران به درستی درک نشد؟!!! .

- تا خود بخوانید آخر این حکایت را .........