یادداشت ها

دسته: تخصصی
۰۶ دى ۱۳۸۹

بی شک حوزه درمان آلام بشر یکی از مهمترین و چالش انگیزترین مسائل روز دنیا می‎باشد. گروه‎درمانی در طی جنگ جهانی دوم در پاسخ به کمبود پرسنل آموزش دیده برای ارائه درمان فردی پدید آمد. در ابتدا، درمانگر گروه، نقش سنتی درمانی را بر عهده می‎گرفت و عمدتاً با گروه قلیلی از مراجعان که مشکل مشترک داشتند کار می‎کرد. در خلال سال های 1960 و 1970 توجّه به گروه‎ها اوج گرفت و بعد به مدت یک دهه این شور شوق کاهش یافت. در دهه 1990 کار با گروه مجداً در کانون توجّه قرار گرفت. در جولای 1995 و نشریه مانیتور انجمن روان‎شناسی آمریکا،به توصیف مجموعه وسیعی از فنون گروه پرداخت که در رفع برخی از مشکلات روانشناختی و پزشکی قابل اجرا و مؤثر بود. موضوع اصلی مقاله این بود که گروه‎درمانی به این علّت که از گروه می‎تواند برای درمان‎های کوتاه و مقرون به صرفه سود جست کارایی زیادی در موقعیت‎های درمانی و پزشکی داشت. با گذشت زمان، متخصّصان دریافتند که موقعیّت گروه فرصت‎های درمانی منحصر به فردی را فراهم می‎آورد. تعامل میان اعضاء گروه، می‎تواند مهارت‎های اجتماعی جدیدی را تمرین کنند و بخشی از اطلاعات جدید خود را مورد استفاده قرار دهند. بسیاری از اختلال‎های هیجانی در واقع شامل مشکلاتی است که شخص در ارتباط با دیگران دارد. مانند احساس انزوا، طرد، تنهایی و ناتوانی از ایجاد رابطه‎های بامعنا. هر چند درمانگر می‎تواند در حل و فصل بعضی از این مشکلات به شخص کمک کند اما آزمون نهایی این است که شخص بتواند نگرش‎ها و پاسخ‎هایی را که در جریان درمان آموخته به روابط زندگانی روزمره منتقل کند. گروه‎درمانی شرایطی را فراهم می‎آورد تا درمانجو مشکلات خود را درحضور دیگران حل و فصل کند، واکنش دیگران را به رفتار خود ببیند و هنگامی که شیوه‎های پاسخدهی رضایت بخش نیست روش‎های تازه‎ای در پیش می‎گیرد. گروه‎درمانی غالباً به صورت مکمل درمان انفرادی به کار می‎رود. گروه‎ها درمان انتخابی هستند نه یک رویکرد. برای کمک به تغییر افراد بسیاری از مشکلات که باعث روی آوردن افراد به مشاوره می‎شود ریشه در مسائل بین فردی دارد و به برقراری یا حفظ روابط صمیمانه با دیگران مربوط می‎شود. مراجعان اغلب بر این باور هستند که مشکلاتشان منحصر به فرد است و فرصت‎های زیادی برای نجات از زندگی‎های یکنواخت و کسالت‎آور خود ندارند. ممکن است آنها ندانند چگونه با افرادی که دوستشان دارند، زندگی کنند گروه‎ها نوعی آزمایشگاه طبیعی هستند که به افراد نشان می‎دهند تنها نیستند و امیدی هست که بتوانند زندگی جدیدی را خلق کنند. در گروه‎درمانی عوامل ناهشیار و گذشته فرد و بازسازی جنبه‎های اصلی شخصیّت مورد توجّه قرار می‎گیرد بنابراین، طول مدّت گروه‎های درمانی در مقایسه با روشهای دیگر به مراتب بیشتر است. امروزه درمانگرانی با رویکردهای گوناگون در شیوه‎های درمانی خود تغییراتی داده‎اند تا برای گروه درمانی بتوانند به کار بگیرند. گروه‎درمانی در موارد گوناگونی به کار رفته است. به طور کلی در هر گروه‎درمانی، تعداد 8-6 نفر درمانجو شرکت دارندکه مشکلات مشابهی دارند. گروه‎درمانی نسبت به درمان انفرادی چندین مزیّت دارد. از آنجا که درمانگر در مدت زمان واحد می‎تواند به چند نفر یاری دهد، از توانمندی‎های او بهتر بهره‎برداری می‎شود. مزیت دیگر اینکه آدمی با مشاهده درگیر بودن دیگران با مشکلاتی مشابه یا پیچیده‎‎‎تر از مشکلات خودش آرام گرفته و دل‎گرم می‎شود. علاوه بر این از راه مشاهده رفتار دیگران نیز می‎توان چیزهایی یاد گرفت. می‎توان نگرش‎ها و واکنش‎هایی را از راه تعامل با دیگران،نه فقط از تعامل با درمانگر کشف نمود. وقتی برای اعضاء گروه فرصت کسب مهارت‎های تازه اجتماعی از راه سرمشق گیری و تمرین مهارت‎ها در گروه فراهم باشد، گروه‎درمانی بسیار اثربخش خواهد بود. اما اهمیّت گروه‎درمانی زمانی مشخص می‎شود که بدانیم چرا مردم فکر کار کردن در گروه را دوست دارند. چرا شرکت‎های آمریکایی از هر نفر از کارمندان‎شان می‎خواهند که به صورت گروهی کار انجام دهند؟برای چه آنها گروه‎ها را شکل می‎دهند؟ آلن و هچ(Allen&Hecht،2005)طی بررسیهایی به این نتیجه رسیدند که مردم از کار گروهی لذّت می برند و کار کردن در گروه نیازهای آنان را برآورده می کند و به آن ها توانایی احساس تعهّد و اثربخش بودن را می دهد این لذّت و دیگر فواید روانشناختی گروه ها توضیح می دهد که چرا مردم تمایل دارند به تشکیل گروه و پیوستن به آن حتی اگر واقعا دربسیاری از زمان ها موجب بهبود عملکرد نشوند. بدون شک نهضت گروه درمانی مهمترین تحولی است که در کار روان درمانی بوجود آمده است. منابع 1-گروه درمانی،کوری و همکاران،ترجمه سیف ا...بهاری و همکاران 2 -social psychology-Baune Ister/Busch Man