یادداشت ها

دسته: تخصصی
۱۱ اسفند ۱۳۹۷

یاد داشت : از دکتر مجید امرایی (مدرس ، دانشگاه و دراماتراپیست)

"Allison Pike"( آلیسون پایک )از محققان تیم پژوهشی "دانشگاه ساسکس" انگلستان در یک پروژه تحقیقاتی به ارزیابی تاثیر ساختارهای قدرت خانواده و رفتارهای تحکم آمیز آنها بر سلامت کودک پرداخت ، این تیم تحقیقاتی مطالعات خود را روی خانواده های انگلیسی و هندی ساکن بریتانیا به عنوان فرهنگ های مختلف جامعه بریتانیا انجام دادند. این تحقیق در رابطه با نقش پدران و مادران در خانواده می گوید : « پدرها و مادرها نقش های متفاوتی را در فرهنگ های مختلف بازی می کنند و در واقع پژوهش ها و بررسی های ما اهمیت این ساختارهای قدرتی مبتنی بر جنسیت مجزا را در شکل گیری عزت نفس و خودباوری کودکان نشان می دهد».

آنها دریافتند کودکان انگلیسی که مادرهای شان رفتارها و واکنش های منفی سرپرستانه همچون "جداسازی" ، "دخالت کردن"، "سهل انگاری در نظم و انضباط" و در نهایت " کنترل رفتاری" از خود نشان می دهند، از عزت نفس و خود باوری پائین تری برخوردار هستند.

اما در مورد کودکان هندی ، رفتارهای پدران از شدت و اثر بیشتری برخوردار است . زیرا در فرهنگ هندی، به طور خاص و در مشخصه اغلب فرهنگ های سنتی تر، در داخل و خارج از خانواده ، مادران از موقعیتی پایین تر از پدران برخوردار هستند و پدران از نظر قدرت به عنوان راس خانواده شناخته شده و نقش تعیین کننده ای در نظم و انضباط ایفا می کند.

قابل توجه است که این تفاوت های فرهنگی و سنتی اغلب پس از مهاجرت به بریتانیا نیز همچنان باقی می ماند . در مقابل این فرهنگ سنتی، در فرهنگ غربی اگر چه هنوز تا حدودی فرهنگ پدرسالاری دیده می شود اما در خانه مادران نقش مرکزیت بیشتری نسبت به پدران دارند و مادران بیشتر مسئول مراقبت های معمول و برقراری نظم و انضباط فرزندان خود و کاهش یا افزایش عزت نفس کودکان دارند .

در این زمینه در پژوهشی مشابه توسط دکتر "مجید امرایی و همکاران در سال 2017 " در یک جامعه ی آماری 15 نفره انجام شد که به " بررسی نقش و جایگاه کنترلی رفتاری والدین و ساختارهای قدرتی مبتنی بر جنسیت مجزا و پدر و مادر در شکل گیری عزت نفس کودکان می پرداخت.

نتیجه این تحقیق نشان داد مادر و مدت زمان حضو فیزیکی قدرتی او در نهاد خانواده در شکل گیری عزت نفس و خودباوری کودکان بسیار موثر است .

نتیجه این تحقیق نشان داد کاهش قدرت پدران به دلیل کاهش مدت زمان حضور آنها در نهاد خانواده به برای کسب درآمد بیشتر جهت تامین نیازهای اقتصادی خانواده ، مشکلات اقتصادی و کار خارج از خانه موجب افزایش قدرت مادران و کاهش قدرت پدران در کنترل رفتاری کودکان شده است و به تبع باعث افزایش تاثیر مادران در شکل گیری عزت نفس کودکان 8 تا12 ساله گردیده است .

نتایج این پژوهش نشان داد افزایش نقش رفتارها و واکنش های منفی کنترلی و سرپرستانه مادران در خانواده موجب کاهش عزت نفس کودکان و همچنین کاهش نقش فیزیکی پدران در شکل گیری عزت نفس کودکان موثر است ، رفتارهای کنترلی مادر تاثیر بسزایی در "افزایش اضطراب" و" افزایش ترس" و "کاهش عزت نفس " کودکان دارد .

از مهم ترین مسائل این پژوهش بررسی نقش فزاینده مادران در مدیریت خانواده و کاهش نقش پدران در این زمینه بود که " فشارهای اقتصادی"،" کاهش سطح درآمد خانواده" و " عدم تامین نیازهای اقتصادی" و "حضور کم رنگ پدران در نهاد خانواده" موجب افزایش تاثیر جایگاه مادران در ایجاد اختلالات روانی چون "اضطراب" و "افسردگی" و "کاهش عزت نفس " کودکان می شود .

نتیجه این تحقیق نشان داد "تحقیر و تمسخر"، "کم توجهی به تواناییها"، " نگرانی از عدم موفقت" ، " توقعات نامعقول" ،"مبالغه در توانایی ها" ،" ترس از شکست و ناکامی" و... در خانواده هایی که مادران مدیریت و نظارت های منفی بر مسائل تربیتی کودکان دارند موجب کاهش عزت نفس آنها می شود.