مقالات

تصاویر بیشتر تصاویر بیشتر
۰۸ آبان ۱۳۸۸

از : مجید امرایی - تقلید نمایشی قدمتی به درازای تمدن بشری دارد به گواه تاریخ ، تئاتر در آغاز مکانی با معماری خاص بود که برای اجرای آئین ها ،آداب ، رسوم و سنن نمایشی و مذهبی مردمان مورد استفاده قرار می گرفت .   ازحدود 4000 سال پیش از میلاد مصریان باستان برای بیان و نشان دادن آداب و سنن مذهبی خود و ارتباط انسان با خدایان نمایش هائی برگزار می کردند که از این میان می توان به آئین " اوزیس  و اوزیروس " دو رب النوع مصری اشاره کرد که به نام آیین مصائب " آبیدوس " معروف است.
 این آیین درباره مرگ و رستاخیز است اما بعد ها یونانیان باستان تئاتری را پایه گذاری کردند که در آن افسانه ها ، اساطیر و داستان های کهن چون داستان " ادیب شهریار " ( عنوان نمایشنامه ای از سوفوکل درام نویس یونان   باستان ) در آن اجرا می شد و در این زمان بود که درام نویسان برجسته ای چون "اشیل، سوفوکل و اوریپید " بعنوان مثلث تراژدی نویسان یونان باستان به ظهور رسیدند و دست به خلق آثار نمایشی زدند که تقریبا امروزه به همان صورتیکه در قرون پنجم و ششم قبل از میلاد اجرا می شدند به صحنه می روند .
سوفوکل در آثار خود انسان ها را آنگونه خلق می کرد که هستند و اوریپید شخصیت ها و انسان هائی را خلق می کرد که باید باشند .   به اعتقاد کارشناسان از گذشته تا حال حرکات نمایشی ، رقص ، آواز ، پانتومیم و شکل های دیگر نمایشی چه ازنظر بازیگر و چه از دید تماشاگر، نوعی نیاز بشری محسوب میشده است .
بنابراین عجیب نیست اگر تئاتر و نمایش در مواردی خاص مانند آموزش ، تعلیم و تربیت روانی به تدریج جای خود را بازکرده و با محدوده ای مشخص پذیرفته شود .    اما نمایش درمانی یا سایکودراما نوعی کاوش علمی جهت دریافت حقیقت از طریق شیوه های نمایشی ا ست ، در این روش درمانگر با دو عنصر " عمل " و  " مشاهده فعالانه " دست به گریبان است .
عمل به معنای تجسم بخشیدن به ذهنیات مراجع ( درمان پذیر ) از طریق حرکت های نمایشی که این کار توسط تکنیک های خاص صورت  می پذیرد ( مضاعف سازی ، آیینه ، جابجائی نقش ها  صندلی داغ ، اتاق تاریک ، صندلی خالی و ...) ، مشاهده فعالانه به این معنا است که مراجع در هر موقعیتی بداند که چه چیزی را تجربه می کند .
 در تئاتر درمانی زمان همیشه زمان حال است حتی اگر فرد بخواهد بخش هائی از گذشته و یا آینده خود را به تصویر بکشد .
اما با توجه به اینکه نمایش درمانی یکی از فنون روان درمانی گروهی محسوب می شود برخود فرض میدانیم که پیش از مطرح نمودن تاریخچه ای از نمایش درمانی مدرن پیشینه ای مختصر درباره درمان گروهی مطرح کنیم .
 گروه درمانی را اولین بار "جوزف اچ پرات " در آمریکا از سال 1905 آغاز کرد. او نخستین شکل گروه درمانی را با هدف درمان پزشکی در بیماران مبتلا به سل بکار گرفت .    کار او شباهت زیادی به گروه های خودیاری و گروه درمانی های مبتنی بر اصول رفتاری -  شناختی امروزی داشت که هدف آنها کاهش استرس ، مشکل مشترک جسمی یا روان شناختی اعضا گروه است.
در سال 1919  " آل کودی مارش " روش گروه درمانی را برای بیماران روانی بستری بکار گرفت و پس از وی در دهه 1920  " ای دبلیو لیزل " و " جاکوب لویی مورنو " گروه درمانی را برای بیماران اعصاب و روان غیر بستری بکار گرفتند .
 در اوائل دهه 1930 " لوئیس وندر " از گروه درمانی برای بازسازی خانواده اولیه استفاده کرد و مفاهیم تحلیل روانی را در گروه درمانی و درمان های تلفیقی بکار برد . بعدها " ساموئل سلاون " که انجمن روان درمانی گروهی آمریکا را در سال 1948  بنیاد گذاشت بیشترین تاثیر را بر رشد و توسعه گروه درمانی در آمریکا داشت.
    اما در اروپا گروه درمانی را روانپزشک رومانیائی "جاکوب لوئی مورنو " توسعه داد. او با روش خود که آن را " تئاتر خود جوش " نامید، توجه روان شناسان و روان پزشکان را به درمان های گروهی سوق داد .
 وی نخستین کسی بود که در سال 1939 واژه گروه درمانی را مطرح کرد . هر چند پیش از این " فروید " در کتاب "روان شناسی گروهی و تحلیل ایگو " که در سال 1921  منتشر شد به روانشناسی گروهی اشاراتی کرده بود و پس از او " آلفرد ادلر " توجه ویژه ای به تاثیر گروه بر فرد و فرد بر گروه داشت و همچنین "کرت لوین " مفاهیم نظریه میدانی را مطرح کرد که بر تفاوت گروه با مجموعه تک تک اعضا تاکید داشت .  اما این نظریات از دهه چهارم قرن بیستم به بعد به مثابه یکی از انواع روش های روان درمانی توجه اکثر روان شناسان و روانپزشکان را به خود جلب کرد تا اینکه طی شش دهه مطالعه و تجربه ، روش های گروه درمانی در شکل های متنوعی در سطح جهان توسعه یافت .
     مورنو روان شناس و نظریه پرداز بزرگ رومانیائی در سال 1889  میلادی در شهر بخارست متولد شد. وی  در سال  1942 انجمن روان درمانی و نمایش درمانی را پایه گذاری کرد.  او از پیشگامان  در ترویج و توسعه روان درمانی گروهی ، نمایش درمانی و جامعه سنجی است . مورنو از روش های تجربی جامعه سنجی تئوری نقش در سال 1921 استفاده کرد، و از سال 1940  به بعد موسسه مورنو، نمایش درمانی را به جمع مردم آورد و بدین ترتیب بود که از آن پس بسیاری از افراد توانستند از این روش به درستی در درمان غیر داروئی مراجعان خود استفاده کنند .
داستان ابداع نمایش درمانی توسط مورنو از این جا شروع شد که روزی وی به تماشای تئاتری در شهر وین رفت ، دختری به نام " باربارا " بازیگر نمایش بود که نقش زنان کمرو  خجالتی و پرشرم را با مهارتی خاص بازی می کرد.
    روزی آقای جورج ، شوهر آن زن نزد مورنو رفت و در حالی که بشدت متاثر بود از همسرش شکایت کرد ، وی گفت همسرم در منزل به گونه ای دیگر است ، وی در منزل زنی عصبی پرخاشگر و ناسزاگوست و گاهی اوقات مرا (‌شوهرش ) کتک می زند .
     مورنو پس از ملاقات با زن جوان از او خواست این بار نقش یک زن تندخو بد اخم ، ترش رو و پرخاشگر را اجرا کند. پس از چند جلسه شوهر بیمار متوجه شد که رفتار زنش عوض شده واز آن پس در خانه فضائی آرام و صمیمانه حاکم شد .
     در حقیقت در نمایش درمانی به کمک شیوه های مختلف نمایشی و تکنیک های خاص روانشناسی و اجرای نمایش به بیمار فرصت داده می شود تا در پشت نقاب نقش و بازیگری تعارض ها و کشمکش های درونی خود را بازگو نموده و فرصت مواجه و آشنائی با درون خویش را پیدا کرده و در صدد تغییر و اصلاح خود بر آید .
     مورنو بر این باور بود که تکرار و روبرو شدن های مکرر بیمار با رفتار و اندیشه هائی که شاید برای اولین بار رنج آور و آزار دهنده ذهن و روان است ، باعث کم شدن حساسیت فرد به آن اعمال و افکار می شود و این همان چیزی بود که مورنو آن را " به نمایش درآوردن وارونه " نامید  که معنی دقیق آن چنین است :‌ (کیفیت نامناسب و نامقبول چیزی را زایل کردن )  مورنو این اصل  را چنین تفسیر می کند :  باردوم بازی کردن واقعیت و رهائی از بار اول است ، مراد از بار اول همان اتفاق واقعی است و بار دوم حقیقت به نمایش درآوردن و بازی آن رویداد واقعی است .   از آن پس هنر نمایش برای بروز فشارها و تضادها و همچنین عقده گشائی و تخلیه هیجانی افراد به راحتی مورد استفاده قرار گرفت . هر چند ریشه اینگونه درمان ها به قرن ها پیش بازمی گردد و عمری به درازای عمر بشر دارد ولی ریشه علمی آن را در آثار " ارسطو " خصوصا فن شعر و تعابیر وی از پالایش روح و روان و ( کاتارسیس ) استفاده از نمایش می توان دید .    همانگونه که بیشتر ذکر شد این شیوه از سال 1920 تحت تاثیر روانکاری سایکودرامای مورنو بنیانگذاری شد و بعنوان روشی درمانی شناخته شد . پس از وی نیز روان شناسان بسیاری هر کدام نظریات مختلفی در این باب مطرح کردند که از آن جمله میتوان به فعالیتهای " فلش من " و" فرایر" بر روی بیماران و سربازانی که پس از جنگ به بیمارستان ها هجوم می آورند اشاره کرد .
 همچنین در آمریکا " سولومن " و " فت رس " در مرکز بازپروری سربازان آمریکائی در " ایلینویز " برای معالجه سربازان روان پریش مرکز خدمات درمانی ارتش در نیروی دریائی آمریکا این شیوه را مورد استفاده قرار دادند
 در روسیه نیز " ایلژین" و " اورینوف " از جمله پیشگامان این روش درمانی محسوب میشوند . در این میان و در تئاتر روان شناسانه فعالیتهای مورنو تاثیر بسیاری بر شیوه های مختلف نمایش درمانی در جهان گذاشته است .
شیوه نمایش درمانی در کشورهای بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است که از آن جمله میتوان به فعالیت های نمایش درمانی در کشورهای انگلستان ، آمریکا ، نروژ و جامائیکا اشاره کرد .  اما آنچه که مهمتر از همه بنظر می رسد ، دیدگاه های مورنو در این باب است . وی اعتقاد داشت در تمام اختلالات روان شناختی می توان از اصول نمایش درمانی به مثابه یک روش درمانی مفید بهره گرفت ، حتی در جنون! او کاربرد نمایش درمانی را به بیماران محدود نمی کرد بلکه این روش را در مورد بزهکاران ، مجرمان ، افراد عادی و جمعیت ها و موسسه ها نیز به کار می برد .
همچنین در موقعیت های آموزش مشاوره ، ازدواج ، مشکلات مراکز صنعتی و به طور کلی برای همه موارد مشاوره  و راهنمائی با "روش شناختی" مشخص ، از نمایش درمانی استفاده می کرد .   از سال 1960  میلادی در اثر تحولات فرهنگی،اجتماعی و سیاسی در اروپا و آمریکا علوم مختلف تحت تاثیر هم به پیشرفت های جدیدی نائل آمدند،در این بین هنر نمایش و روان شناسی به جهت ارتباط   تنگاتنگ  با روح  و  روان انسان روی دیگر به خود  گرفت و فعالان این حوزه ها با  تلفیق مبانی علمی ، تکنیکی و محتوائی توانستند بین این دو مقوله آشتی برقرار کنند و به ارتباط علم روان شناسی با هنر تئاتر پرداختند و به پیشرفت هائی نائل آمدند که در نهایت منجر به ارتباط تئاتر با روان شناسی و فلسفه با ادبیات شد و از آن پس نه بعنوان علمی بین رشته ای بلکه بعنوان علمی جدید و الهام گرفته از روان شناسی و تئاتر و بخشی از علوم پایه روانکاری افراد مورد توجه اهل تئاتر وروان شناسی قرار گرفت و به نام " نمایش درمانی " معروف شد . این شیوه ( نمایش درمانی ) در ایران از سال 1356 در انستیتو اعصاب و روان بیمارستان حافظ شیراز کاربرد فعالی داشته است ، که با سرپرستی دکتر "حمید اشکانی " و دکتر "حسن حق شناس " توانسته است به دست آوردهای شایان توجهی دست یابد. همچنین در بیمارستان روزبه تهران هم سوابقی از اینگونه فعالیتها دیده شده است و به تازگی در مرکز نگهداری از معلولین کهریزک نیز بر روی بیماران گروه جسمی و حرکتی فعالیت هائی در حال اجرا است که بیشتر وجه توانبخشی آن دیده شده است.  در بیمارستان روانپزشکی سعادت آباد تهران که ویژه درمان مصدومان باز مانده از جنگ است از سال1381  فعالیت نمایش درمانی برای نخستین بار در کشور بر روی بیماران گروه اسکیزوفرنیک جنگی توسط مجید امرایی کارشناس ارشد هنر های نمایشی ونمایش درمانگر آغاز گردیده که به اعتقاد کارشناسان در نوع خود بی نظیر و منحصر به فرد بوده است .  در این شیوه درمانگر با بکارگیری روش های مختلف درمانی در ایجاد موقعیت های مناسب و فضاسازی ذهنی ، شیوه های بازیگری خلاق، روش های وجودی و روش انتقال و روابط اشیاء به گونه ای ملموس درمان پذیر را مورد مداوای روانشناختی  قرار می دهد، بطوریکه تاثیرات مثبت آن در برخی مواقع کوتاه مدت و در گروهی هم بصورت دراز مدت متبلور می شود .  اما آنچه که همواره در این روش درمانی مد نظر قرار گرفته است تعامل روانپزشک  پرستار ، روان شناس ، مددکار اجتماعی ، کاردرمانگر و بطور کلی تیم درمان با نمایش درمانگر است، زیرا با تعامل و همسو شدن کلیه اطلاعات بیمار و انتقال آن به نمایش درمانگر وی در مسیری قرار می گیرد که قادراست بخوبی در راه مداوای مراجع خود کوشش کند . در نمایش درمانی می توان بر اختلالات روانی غلبه کرد و در راه افزایش قوه یادگیری، ثبات و سلامت شخصیت ، کسب مهارت های فردی ، ارتقاء حس خود ادراکی ، ‌افرایش توانائی های فیزیکی و تقویت مهارت های حرکتی و تعادل روحی و روانی افراد گام های موثری برداشت. نباید فراموش کرد که در تمامی مراحل می بایست طرز برخورد اعتماد سازی ، تکنیک درمانی و روش های مداوا مورد دقت فراوان قرار گیرد .   برخی از تکنیک های مورد استفاده در فعالیت های نمایش درمانی در بیمارستان روانپزشکی سعادت آباد عبارتند از : همسان سازی ، جابجایی نقش ها ( مضاعف سازی ) آموزش نقش ها  آموزش های رفتاری ، آموزش های حرفه ای ، آموزش های مشارکتی، ارتباطات غیر کلامی ( تقویت زبان بدنی ) ، جملات متقاطع ، صندلی خالی ، نمایش عروسکی ، عمل نمایشی ، بازی حیوانات ، اتاق تاریک ، داستان سرایی نمایشی، نمایش خاطره ، لال بازی ، صندلی داغ و هماهنگی ریتم حرکت بدن و بیان .  در این راستا تیم درمان بیمارستان روانپزشکی سعادت آباد از سال 1381 با همکاری " مجید امرائی " کارشناس ارشد هنرهای نمایشی ، روانپزشکان ، روانشناسان ،مددکاران ،‌ پرستاران و کاردرمانگران در تلاش است تا هنر نمایش را بعنوان ابزاری جهت مداوای بیماران دارای اختلالات روانی ( ‌اسکیزو فرنی ، P.T.S. D ، دو قطبی و ... ) مورد استفاده قرار دهند که در این راه با روش های علمی و تجربی تاکنون توانسته است به نتایج مثبتی در زمینه درمان و توانبخشی بیماران نائل آید بطوریکه در حال حاضر تعداد 35 نفر از بیماران را در سه گروه مقدماتی، متوسطه و پیشرفته طبقه بندی کرده و هر کدام را در سطح خود مورد مداوا قرارمی دهد .  امید آنکه ارتباط این گونه مجموعه های درمانی با مراکز داخل و خارج از کشور باعث گسترش حوزه دید پژوهشگران و استفاده از تجربیات طرفین در زمینه شناخت شیوه های دیگر هنر درمانی گردد .
از: مجید امرائی ( کارشناس ارشد نمایش ، نمایش درمانگر )مرداد – 1385