مقالات

۳۰ بهمن ۱۳۹۱

از: مجید امرایی (مدرس و پژوهشگر فرهنگی وهنری) : آیا می دانید نمایش خیابانی چیست ؟ ریشه های پدیدار شناختی این هنر از کجا آغاز شده است ؟ اصولا نمایش خیابانی در ایران چه شاخصه هایی دارد ؟ مدل اروپایی نمایش خیابانی از چه ویژگی هایی برخوردار است ؟ ظرفیت های فرهنگی نهفته در نمایش خیابانی چیست ؟ رویکرد های ارتباطی آن در مواجهه با تماشاگران چگونه ارزیابی می شود ؟ نمایش خیابانی در برخورد با مخاطبان کودک و نوجوان چه کاربردهایی دارد ؟ مدیریت هنری و نمایشی تا چه حد بر ظرفیت های نمایش خیابانی واقف است ؟ برای پاسخ گفتن به سوالاتی از این دست با این مقاله همراه شوید .

1/تعریف : نمایش خیابانی عنوانی نمادین برای همه نمایش هایی است که در میادین ، پارک ها و خیابان ها و عموما در فضاهای غیر سالنی اجرا می شوند ، نمایشی که خود را از قید و بند پروژکتورهای رنگارنگ و دکورهای عظیم و دست و پاگیر ، لباس های فاخر ، میزانسن های سانتیمتری و قراردادی ، صندلی های چرمی تاشو و مجلل ، سالن های سربسته و تاریک ، گریم های اغراق آمیز و گیشه های فروش بلیت رها کرده و به میان مردم آمده تا در فضایی باز و رها شده از همه قید و بندهای تئاتر صحنه ای با مخاطب خود نفس به نفس ارتباط برقرار کند (امرایی(1378).

2/تاریخچه : در حوزه ادبیات فارسی با بررسی اشعار و نوشته های شاعران و ادیبان بزرگی چون "فردوسی" ، "خیام" ، "خاقانی" ، "حافظ " ،" سعدی " ،" عطار" و .... به واژگانی بر می خوریم که دلالت بر خرده نمایش‌هایی دارند که همواره خارج از فضا های معماری شده و به شیوه های مختلف و عموما هم در قالب آیین هایی نمایشی و با کارکرد و هدف سرگرمی اجرا می شده اند آیین های نمایشی چون "سوگ سیاوش" ،" یادگار زریران " ،" کوسه برنشین " و " میر نوروزی " و نمایش هایی از این دست ، این نمایش ها در شیوه اجرایی همواره آیین وارگی که شامل تظاهرات گروهی از مردم در قالبی نمایشی است را تا به امروز حفظ کرده اند (امرایی1388).

بعدها و با ظهور شهر نشینی برخی از این نمایش ها در شیوه اجرا رنگ و بوی دنیای جدید را به خود گرفتند و بازی و نمایشگری و توجه به ابعاد زیبایی شناسانه و هنری مورد نظر پیشه وران این عرصه قرار گرفت .

این نمایش های خارج از سالن که در بالا نمونه های ایرانی آن ذکر شد در سرزمین های مختلف و به جهت موقعیت فرهنگی و جغرافیایی با تفاوت هایی هم در شیوه اجرا و هم در مضامین تولید می شدند گاه در قالب " نمایش های عروسکی و سایه و شادی آور" ، گاه به شیوه " نمایش های پهلوانی و میدانی و داستان محور" ، گاه به روش " نمایش در قالب بازی با حیوانات و یا نبردهای گلادیاتوری" گاه به شیوه " نقل گویی های مختلفی چون پرده خوانی و نقالی " ،" گاه به شیوه آیینی و برای مهار قهر طبیعت و غلبه بر نیروهای فرا زمینی " ،" گاه به شیوه درمانی و برای دوری از شر بیماری های روحی و روانی " و در برخی مواقع هم به روش " نمایش های سوگوارانه ای چون " تعزیه ها " که بیانگر داستان رشادت ها و شهامت های اولیاء دین در مذاهب گوناگون بوده اند .

به گواه تاریخ پس از دوره چوپانی و در اواخر دوره روستایی و شهرنشینی اولیه که وسائل ارتباط جمعی محدودی وجود داشت مهمترین ابزار ارتباطی بین مردم همین نمایش هایی بودند که عموما هم با هدف سرگرمی و تفنن و یا انتقال مفهومی ساده و همه فهم و در فضا های باز اجرا می شدند.

کم کم و در دوره شهر نشینی مدرن مهمترین عملکرد این خرده نمایش‌های فضای باز که تا پیش از این ایجاد تفنن و سرگرمی بود تغییر کرد و جنبه های محتوایی بیشتر مد نظر قرار گرفت و مضامین دینی ، مذهبی ، فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، قصه های پهلوانی و ملی ، داستان های حماسی و رزمی و مهمتر از همه انتقاد از رفتارهای به دور از شان و چارچوب اجتماع سنتی و همچنین روش های تقبیح شده سیستم های حکومتی در آنها مطرح شد و پرستشگاه ها ، میدانگاه ها ، چهار سوق بازارها و اماکن عمومی محل هایی شدند برای اجرای این نمایش ها و تجمع انسان ها و داد و ستد فرهنگی .

با گذشت زمان این نمایش ها کارکردهای جدیدتری هم به خود گرفتند و آرام آرام از کلام محوری به سمت تصویرگری و بازی های نمایشی ایما و اشاره ای سوق داده شدند تا در کنار سرگرم کنندگی وجوه آموزشی ، انتقادی ، اصلاحی ، درمانی و... نیز بر آنها افزوده شود و آیین وارگی به سمت نمایش وارگی کشیده شد و دو عنصر " تاثیرگذاری مستقیم بر مخاطب " و " غیر مستقیم گویی مضامین یا آنچه که در تئاتر به کنایه گویی و نمادگرایی " تعبیر می شود بیشتر بروز نمود و نمایشگران با استفاده از نمادها و سمبل های اجتماعی و قرار دادهای نمایشی اقدام به خلق آثاری کردند که بطور غیر مستقیم کارکردهای شبه اعتراضی در نقد عملکرد حکومت ها را نیز با خود به همراه داشت آن هم با بهره گیری از ابعاد زیبایی شناسانه هنری در اجرای نمایشی در فضای باز .

در اجرای این نمایش ها به مرور ابزار و ادوات ساده کم کم کنار گذاشته شد و با پیشرفت تکنولوژی ادوات ماشینی و شهری نیز مورد استفاده قرار گرفت و ارابه ها و گاری ها سنتی آرام آرام به کناری رفت و نمایشگران از ماشین های غول پیکر و جرثقیل های ماشینی و تکنولوژی روز بهره گرفتند و استفاده از تکنولوژی و ادوات ماشینی و حرکات بدنی و ایمایی در اجرای نمایش های فضای باز بیشتر و بیشتر شد و تا به امروز هم ادامه دارد ، بطوری که امروزه بزرگترین نمایش های بیرون از سالن یا به تعبیر ما نمایشهای خیابانی یا گذرگاهی با استفاده از ماشین آلات و عروسک های غول پیکر ، بازی های آکروباتیک و سیرک مانند و حرکات گروهی نمایشگران در خیابان های شهرهای بزرگ جهان اجرا میشوند تا خیل تماشاگران مشتاق را با خود همراه سازند و بیاموزند و بیاموزانند .

در نمایش های خیابانی" زبان نیشدار و کنایی" ، "طنز تلخ و گزنده " و " جنبه های انتقادی" و گاه "اعتراضی به سیستم های خود کامه " موجب می شد تا حکومت ها چندان دل خوشی از این گروه ها نداشته باشند و اگر گروه یا فردی مجیزه گوی رفتارهای حکومتی نمی بود مورد بی مهری قرار می گرفت و گاه برخورد های سختی هم با آنها صورت می گرفت و گروه هایی که تا پیش از این به دور از هر جریان سیاسی و چشم داشت مالی و یا افکار محدودیت ساز در اجرا به عرضه هنر خود می پرداختند به دلیل بی مهری و نبود در آمد مالی آرام آرام به گوشه عزلت کشانده شدند .

اوج این بی مهری در ایران در دوره حکومت قاجار بود که به علت جایگاه نامناسب اینگونه هنرمندان و توجه به مظاهر غربی و تجدد گرایی صرف و تقلید بی چون و چرا از هنر اروپایی ، خصوصا ورود تئاتر مدرن به ایران هنرمندان نمایش های میدانی و فضای باز که قرن ها در کوچه و بازار مونس ، همراه و همگام مردم بودند به حاشیه کشانده شدند و افرادی که روزگاری در هر محله و شهر و روستا شهره آفاق بودند مجبور شدند به روش دوره گردان امرار معاش کنند و در اطراف و اکناف شهرها و آبادی ها و یا گاهی در جشن‌های خانگی مردم ( عروسی ها و ختنه سوران ها و...) آثار خود را اجرا می کردند و هنری که می رفت تا به عنوان هنری فاخر و نجیب ، ملی و ایرانی مطرح شود آرام آرام به گوشه عزلت و فراموشی کشانده شد و هنرمندان این عرصه هم به عنوان افرادی سطحی نگر و بی اندیشه معرفی شدند که در بازار هنر تئاتر وارداتی و اروپایی جنس بدل و دسته دومی و کهنه می فروختند .

3/شاخصه های نمایش خیابانی در ایران : اما آنچه که امروزه با نام تئاتر خیابانی در جهان مطرح است در تکنیک و محتوا مشتراکات و افتراقات بسیاری با آنچه در گذشته فرهنگ نمایشی ما به عنوان خرده نمایش های سنتی ،میدانی و گذرگاهی مطرح است دارد که در ادامه به ذکر برخی از آنها می پردازیم .

نمایش خیابانی مرسوم در ایران با نمایش خیابانی مدل اروپایی خود تفاوت های بسیاری دارد هر چند هم در شیوه اجرایی و هم در طرح مضامین و چگونگی مواجهه با مخاطب این دو مشترکات بسیاری دارند اما نقاط افتراق آنها هم کم نیست .

نمایش خیابانی ایرانی نمایشی است سریع که عموما جنبه سرگرمی ، گاها تهییجی و تبلیغی آن مد نظر است و تکیه بر گفتار دارد و کلام محوری شاخصه ای مهم در این نمایش هاست .

نمایش های خیابانی در ایران عموما داستان پردازند و با مخاطب بده بستان کلامی دارند ، معرکه گیری و نقل گویی از شاخصه های آن است و از ابزارهای ساده و پیش پا افتاده استفاده می کنند ، شاعرانه بودن و استفاده از موسیقی و کلام موسیقایی از دیگر شاخصه های نمایش های خیابانی ایرانی است .

در نمایش های خیابانی ایرانی استفاده از گویش ها و لهجه های محلی ابزاری است برای استهزا و خنداندن مخاطبان .

در این نمایش ها عموما متنی در کار نیست و آنچه اجرا می شود بر اساس طرحی کوتاه و چند خطی است .

در شخصیت پردازی اشخاص گزیده اند و از طبقات مختلف اجتماع انتخاب می شوند فرد احمق پر اشتباه ، تحصیل کرده تحول خواه و نواندیش ، آدم های گرفتار آمده در زندگی شهری و دنیای مدرنیته گرفتار شده اند ، جوان بزله گو و شیرین کار ، فرد بیکار و بی عار ، اشخاصی چون حاجی بازاری ، دختر جوان ساده اندیش و نپخته ، دانشجوی آرمانی ، رزمنده پیر و آرزو و آمال های از دست رفته ، پیر مرد صالح و دانا ، دختر در بخت احساساتی و لجوج و گاه عاشق ، مادر دل سوز و نگران ، پسرک بازی گوش ، روستایی ساده لو ، شهری پشت هم انداز و نابکار و...از عمده ترین شخصیت های نمایش های خیابانی ایرانی هستند .

این نمایش ها در پرداخت مضامین هم بسیار ساده به نظر می رسند ، بگو مگو بر سر موضوعات خاصی چون مسائل و معضلات شهر نشینی ، مسکن ، درآمد و حقوق ماهیانه ، آزادی اندیشه ، حقوق زن و مرد ، تحصیل و ازدواج ، دریغ از گذشته پر فروغ ، حقوق شهروندی ، یاس و ناامیدی از نرسیدن به آرزوها ، روابط از هم گسیخته خانواده ها ، ارتباط دختران و پسران ، آپارتمان نشینی ، آلودگی هوا ، اسید پاشی ، خود سوزی و انتقام های احساساتی ، مرگ طبیعت ، شعار زدگی در بیان آرمان های گروهی و موضوعاتی از این دست از جمله مضامینی است که در عمده نمایش های خیابانی ایرانی به چشم می خورند .

در اجرا هم ابزار و ادوات ساده ، سبک و پیش پا افتاده ای چون چهار پایه ، تکیه های پارچه و چوب و چیزهایی از این دست مورد استفاده قرار می گیرند نمایشگران از نمادهای محدودی برای تغییر شخصیت ها استفاده می کنند که انتخاب رنگ ها و قرارداد های نمایشی کمک بسیاری به آنها می کند .

در نمایش های خیابانی ایرانی مقدمه‌ آنچنانی درکار نیست و بلافاصله گروه وارد متن اصلی می‌شود نمایش خیابانی ایرانی ، نمایشی زنده ، پویا و در لحظه است که رو در رو و در حال مخاطب را خطاب قرار می دهد .

گاه بی پرده دست به افشاگری می زنند و حقایقی که کتمان می‌شوند را بیان می کنند و گاه چنان محافظه کار و صبور است که تماشاگر را به اعتراض وامی دارند ، این نمایش ها سعی دارند با زبان نمادین حرف هایشان را به کرسی بنشانند و به اصطلاح با پنبه سر می برند .

نمایش خیابانی ایرانی را عموما نمی توان بر روی صحنه اجرا کرد زیرا صحنه و دیوار سوم موجب افت شدید و عدم گیرایی اثر بر مخاطب می شود و این مسئله ایست که هنرمندان نمایش های خیابانی همواره باید به آن توجه داشته باشند .

نمایش های خیابانی ایرانی عموما به دنبال موضوعات ساده و پیش پا افتاده مردم کوچه و بازارند و چندان رازآلود و به دنبال فلسفه بافی و طرح موضوعات پیچیده نیستند و به دنبال یک خلق موقعیت هستند تا آن موقعیت را به کمک تماشاگران بست و گسترش دهند زیرا گروه می داند که باید در آنی بساط خود را پهن کنند ، حرفشان را بزنند و بروند تا در جایی دیگر بساط پهن کنند.

نمایش خیابانی امروز ایران چندان به دنبال افشاگری و تظاهرات توده ها آن گونه که در نمایش خیابانی اروپایی رایج است نیست ، زیرا در فرهنگ کلامی نمایش خیابانی ایرانی این به اصطلاح احتیاط از طریق نظارت های متعدد پیش از اجرا همواره اعمال می شود حتی اگر کلام اعتراضی وجود داشته باشد اعتراضی عقده دار و از سر ناامیدی است به همین جهت است که عمده اعتراضات را با زبان اشاره و کنایه مطرح می سازند و مستقیم گویی که پیشتر شاخصه ای مهم در اجرای نمایش های خیابانی ایرانی بود امروزه به حاشیه رانده شده است .

نمایش خیابانی امروزی ایران نمایشی محافظه کار ، محتاط و صبور است و نمی تواند چندان به طور مستقیم به مسائل چالش برانگیز و اعتراضی جامعه بپردازد ، شعار این گونه نمایش ها احتیاط و زبانشان کنایه است و هدفشان روشنگری است و اصلاح امور نه طرحی نو در انداختن ، زبان هنر را برای بیان دردها و آلام انسانی انتخاب کرده اند و امید وار به اصلاح هستند نه تغییر بنیانی .

نمایش خیابانی در ایران قدیمی ترین شکل نمایش مردمی است که قابل دریافت و درک برای همگان است در این شکل نمایشی ارتباط آفرینندگان اثر با مخاطب چهره به چهره و در موثرترین شکل ممکن خود است.

به عبارت دیگر نمایش خیابانی در ایران یعنی هنر برقراری بیشترین ارتباط و جلب بیشترین مشارکت تماشاگر با حداقل زمان ، کلام و وسایل اجرایی (امرایی 1379).

از آن جا که تماشاگران این نوع نمایش ها سازمان نیافته و گذرا هستند بنابر این ارتباط سازی با آنها باید در سریع ترین زمان ممکن صورت پذیرد و این نیازمند آفرینندگانی با قدرت تخیل بالا و بداهه پردازانی خوب است تا با واکنش مخاطب کار خود را تصحیح کنند و پیش ببرند .

نمایش خیابانی ایرانی بیشتر در معرض شرایط غیر پیش بینی شده قرار می گیرد و با قضاوت تماشاگری رو برو است که ممکن است هر لحظه از نمایش نا خرسند شود و محل اجرا را ترک کنند .

نمایش خیابانی در ایران عموما برای تماشاگران رایگان است و درآمدی در کار نیست ، این نمایش ها با حمایت های رسمی و وابسته به مراکز و نهادهای فرهنگی و دولتی اجرا می شوند و طبق قراردادی که بین گروه‌های نمایشی و نهاد مربوطه منعقد می شود یک گروه موظف است ‌در محل‌‌های خاص و در چند نوبت معین کارش را عرضه کند ، گروه نه در انتخاب محل اجرا و نه در تعداد اجرا چندان انتخابی ندارد و همه چیز از قبل مشخص شده است و فقط باید اجرا کند.

نمایش خیابانی در ایران هم در تولید و هم در عرضه با نظارت های متعدد رسمی نهاد های دولتی رو به رواست و این محصور شدن از هر سو موجب شده است که گروه ها مدام چشم سومی را ناظر بر اجرای خود ببیند و به تبع این نظارت همه جانبه خلاقیت ها کم رنگ شود.

در تولید نمایش های خیابانی از قبل طرح و ایده اجرایی مطالعه می شود و اجرا هم باید توسط شورایی دیده شود و مجوز دریافت کند و این اتفاق شاید برای پردازش برخی از مفاهیم عمومی ‌و اجتماعی تولید چنین تئاترهایی ممکن و ضروری باشد ، اما این روند به اصطلاح ممیزی در مفهوم کلی تئاتر خیابانی به شیوه ای که در اندیشه و مدل مدرن و امروزی آن تعریف شده است به نوعی مداخله جویانه و محدود کننده است .

4/شاخصه های نمایش خیابانی در اروپا : اما نمایش خیابانی در غرب ( اروپا ) زاییده تغییر و تحولات اجتماعی ، نظامی ، سیاسی و فرهنگی و...پس از جنگ جهانی و عموما هم محصول اعتراضات جوامع انسانی در مواجهه با رویکرد های دنیایی مدرن و صنعتی ، سیاست های جنگ طلبانه و مقابله با افکار دیکتاتوری حکومت های خودکامه و جور پیشه و تجاوز به حریم انسان های آزاد اندیش است .

به باور آنها این نمایش ها برای کتمان نشدن حقایق و خواسته های لایه ها و طبقات مختلف اجتماعات شهری ضروری است .

در نگاه صاحب نظران نمایش خیابانی در غرب زاییده دنیای مدرن و صنعتی است و به دنبال آگاهی بخشی به جامعه در خصوص عوامل و مطالباتی چون حقوق زنان ، جنگ ستیزی ، مبارزه با نژاد پرستی ، روزنامه نگاری و اندیشه های دموکراسی خواهانه ، آزادی اندیشه ، حقوق شهروندی ، ظلم ستیزی و سلطه طلبی ، رسانه های آزاد و در نهایت جهانی شدن و چیزهایی از این دست است .

ایده اجرای این نمایش ها گاه خطابی است و مستقیما تماشاگران را مورد خطاب قرار می دهند تا آنها را بر علیه ظلم ها برآشوبد و تحت تاثیر قرار دهند و در مقابل افکار استکباری به اعتراض وادارند .

تاریخ نمایش خیابانی در غرب ، یکی از بهترین تجربیاتش را در زمان جنگ ویتنام و توسط جنبش جوانانی مطرح کرد که نمی خواستند به جنگ بروند ، این جوانان با بهره گیری از نمایش خیابانی در آمریکا نسبت به جنگ افشاگری کردند و1 " پیتر شومان " با گروه " نان و عروسک " معروفترین این هنرمندان بود که در اجراهای خود که گاه به تظاهرات صد ها نفری در خیابان ها منجر می شد توانستند شیوه ای نوین در اجرای نمایش های خیابانی و مردمی را در جهان عرضه کنند.

شومان معتقد است تئاتر جای داد و ستد نیست که ما پولی بپردازیم و در عوض چیزی دریافت کنیم! به اعتقاد شومان تئاتر چیز دیگری است... چیزی شبیه به نان است... یک ضرورت است... تئاتر شکلی از مذهب است.

شومان که همیشه پیش از اجرای نمایش با آرد " چاودا " نان می پزد و تکه های عروسک هایش را هم با خمیر همین آرد به هم می چسباند تئاتر خیابانی و عروسکی را یک تئاتر سبک و بی محتوا نمی داند وگوید : "عده ای که تئاتر عروسکی را کاملا تجاری می بینند در اشتباه هستند ، چون این تئاتر هنری نیست که برای پول یا با پول تامین شود و توجه به این مساله است که پیتر شومان را وادار می کند تا این پیام را برای همه ارسال کند که " تئاتر نباید از طرف دولت ، کارخانه ها و یا سازمان ها تامین شود ".

او در ایران نیز به اجرای نمایش خیابانی پرداخته است شومان برای اجرای نمایش هایش که عموما در فضای باز و در خیابان ها اجرا می شوند ، متنی نمی نویسد او ایده ها و تفکراتش را در هر اجرایی به یک شکل پیاده می کند و به همین دلیل اجراهای او شکل خاصی دارند .

شومان دانش گسترده و متنوعی از انواع مختلف تئاتر دارد و ممکن است در هر اجرایی از المان هایی چون تعزیه ، کابوکی و... استفاده کند اما او هیچگاه از کار آکادمیک برای اجراهایش بی بهره نیست .

پیتر شومان که خودش و گروهش را ضد فرهنگ امریکایی معرفی می کند در ایران اجاقی را برای پختن نان " چاودا " در دانشگاه هنر تهران بر پا کرد و تمهیدات لازم را نیز برای هوای بارانی تهران اندیشید او این نمایش را که " شورش دسته جمعی برای تدفین ایده های گندیده" نام داشت ، با همکاری بازیگران ایرانی و با عروسک گردانی آنها در خیابان های شهر تهران اجرا کرد و به گفته خودش این نمایش سرشار از نمادهای دینی بود .

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


1- پیتر شومان- بنیانگذار "تئاتر نان و عروسک " از نظریه پردازان نامی تئاتر جهان است که سبک و شیوه اجرایی وی در تئاتر منحصر به فرد است ، امروزه بسیاری از کارگردانان جهان از سبک شومان پیروری می کنند .

در این نوع تئاتر صاحب نظران و اندیشمندان بسیاری عرض اندام کرده اند و سبک ها و شیوه های ماندگاری در تولید نمایش خیابانی عرضه شده است که در این بین می توان به شخص دیگری بنام" آگوستو بوال" اشاره کرد در مدل بوال نیز نمایش خیابانی از چهارچوب‌های رسمی‌ تئاتر تبعیت نمی‌کند چون‌ نمی‌خواهد خود را در حصار بسته‌ای قرار دهد و چندان نیز پای ‌بند تفکرات بسیط و عمیق نیست ، زیرا‌ با عموم مردم سر و کار دارد و در مدت زمان محدودی باید خود را به مخاطبان در حال گذرش نشان دهد.

نمایش خیابانی مدل اروپایی عموما از وجوه مستند و اجتماعی برخوردار است و درباره مسائل روز مردم اظهار نظر می‌کند تا مردم را نسبت به‌ مسائل بیشتر آگاه ‌سازد. 1" آگوستو بوآل برزیلی " مدتی در پاریس بر آن شد تا با نظرگاه های خاص خود در آگاهی عمومی مردم بکوشد او " شیوه روزنامه ای" و" تئاتر شورایی"را به همین منظور باب کرد و البته که همه این نوع تئاترها ریشه در فعالیت های ابتدایی2 " اروین پیسکاتور" در خلق و ارائه " تئاتر مستند و سیاسی" و نظرات 3 " برتولد برشت " نابغه تئارت در خلق " تئاتر روایی ـ آموزشی" دارد.

در نمایش های خیابانی هدف عمده مبادله یک تفکر عمومی و اجتماعی است که در توده مردم لحاظ میشود تا نسبت به پدیده ها و اتفاقات کنشی داشته باشند و بی تفاوتی از تماشاگران گرفته شود.

نمایشگر خیابانی برآن است تا روحیه آزاد خود را حفظ کند و در زندگی روزمره به دنبال ارائه آثار خود است چرا که در بسیاری از موارد حتی مردم متوجه برقراری یک اثر نمایشی نیستند. به عنوان نمونه در پاریس آگوستو بوآل به اتفاق چند بازیگر در یک فروشگاه بزرگ نسبت به گران شدن و کمیاب شدن پوشک بچه که مسئله روز مردم بود ، یک اتفاق نمایشی را ایجاد کرد.در شرایطی که همه از گرانی پوشک می نالیدند و هر یک دردسرها و معضلات خود را در این باره مطرح می کردند نمایش ادامه داشت تا اینکه قضیه از دست بازیگران خارج شد و بی آن که مردم متوجه حضور اولیه بازیگران شده باشند ، بعداً در کشاکش همین قضیه ، موضوع کاملاً عمومی شد و سر از روزنامه ها در آورد و حضور مسئولان شهر را برای حل آن معضل به دنبال داشت. در اروپا همچنین 4"داریوفو" که دارنده جایزه نوبل ادبیات است تلاش های بسیاری را برای اجراهای موثر در حوزه نمایش خیابانی انجام داده است ، او حتی بارها توسط پلیس ایتالیا دستگیر شد تا در کارخانه ها ، بیمارستان ها و محلات برای مردم نمایش خیابانی اجرا نکند.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1- آگوست و بوال - در سال ۱۹۳۱در برزیل متولد شد و بیش از نیم‌قرن از زندگی‌اش را به فعالیت در حوزه تئاتر و نمایشنامه‌نویسی گذراند. این نویسنده، تحصیل در رشته تئاتر را در دانشگاه کلمبیا به پایان رساند و با ایجاد ژانری به نام تئاتر ستمدیدگان در برزیل موجب شد تا به نوعی ارتباط میان تماشاچی ، نمایشنامه‌نویس و بازیگران برقرار شود. او از این شیوه سال‌ها برای پیشبرد اهداف و فعالیت‌های سیاسی‌اش در تئاتر و ارتباط با مخاطب بهره گرفت. از این نویسنده تا به امروز آثار متعددی منتشر و برخی از آن‌ها به فارسی هم ترجمه شده‌اند. کتاب «تئاتر قانون‌گذار، آگستو بوال» اثر این نویسنده با ترجمه علی ظفر قهرمانی‌نژا» نیز که به شرح تکنیک‌های پیشرفته و شیوه‌های درام کاربردی می‌پردازد از سوی نشر بیدگلمنتشر شده است. تئاتر قانون‌گذار، تلفیقی از حوزه حقوقی- قضایی است. این کتاب کاربردی برای کسب تجربه و آشنایی با سبک و شیوه‌های جدید تئاتری تحریر شده است.

2- آروین پیسکاتور در تئاتر پرولتایی در 1920 م و تئاتر مرکزی از 1921 م تا 1924م بعنوان کارگردان در تئاتر فولکس بوون ( توده ها) استخدام شد و از 1924م تا 1927م تلاشکرد تا بجای اجرای نمایشنامه های معمولی برای تماشاگران طبقه متوسط که عموم تماشاگران، کارگران بودند ، نوعی درام به نام درام پروتالیایی به راه اندازد. انجام این کار مستلزم تغییراتی در نوشته های تئاتری بود. لذا با دستکاری هایی در نمایشنامه ها، متونی تبلیغاتی و متناسب با اندیشه های مارکسیستی بوجود آورد. انجام این کار جنجال هایی را در پی داشت. این جنجال ها بعد از سه سال کار در تئاتر فولکس بوون باعث ترک آنجا توسط پیسکاتور شد. در سال های 1927م و 1928م پیسکاتور فنونی را به آزمایش گذاشت و تجربه کرد و اساس تئاتری را ریخت که بعدها به تئاتر حماسی مشهور شد. او در اجراهای خود برای تفهیم والقا نظرات خود در نمایش از انواع تمهیدات تئاتری یا سینمایی، تصویری و وسائل صحنه از جمله فیلم های انیمیشن ، چرخهای مختلف دندانه دار روغن کش، انواع قطعات دکور، آکسسوار استفاده کرد تا مرزی مشخص و پر رنگ بین وقایع صحنه و موقیتهای زندگی واقعی ترسیم کند. تئاتر پیسکاتور را می توان تئاتر سیاسی- اجتماعی دانست که وسیله ای برای اعتراض و بیان سیاسی است.

3- اویگن برتولت فریدریش برشت (به آلمانی: Eugen Berthold Friedrich Brecht)‏ ‏ زاده ۱۰ فوریه ۱۸۹۸ - درگذشته ۱۴ اوت ۱۹۵۶)، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی با گرایش‌های سوسیالیستی و کمونیستی بود. برتولت برشت را بیشتر به عنوان برجسته‌ترین نمایشنامه‌نویس تئاتر روایی (که نقطه مقابل تئاتر دراماتیک است)، و به‌خاطر نمایشنامه‌های مشهورش می‌شناسند. اما برتولت برشت علاوه بر این که نمایشنامه‌نویسی موفّق و کارگردانی بزرگ بود، شاعری خوش‌قریحه نیز بود و شعرها، ترانه‌ها و تصنیف‌های پرمعنا و دل‌انگیز بسیاری سرود.

4- داریو فو » متولد 24 مارس 1926 ، از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایتالیاست که علاوه ‌بر نویسندگی ، به کارگردانی ، طراحی صحنه و لباس، بازیگری و آهنگسازی نیز پرداخته است. وی در دهکده‌ی «سن‌جانو» از توابع «وارزه‌» ایتالیا در خانواده‌ای با گرایشات ضدفاشیستی متولد شد. پدرش کارمند راه‌آهن بود و به ‌همین خاطر ، بیشتر دوران کودکی «داریو» در سفر از شهری به شهر دیگر گذشت.. در سال‌ 1954 با«فرانکا رامه»، بازیگر اصلی آثارش ازدواج کرد و پنج سال بعد کمپانی «فو ـ رامه» که تعدادی از آثار مهم وی همچون «مقصر همیشه شیطان است» محصول فعالیت‌های آن است را تاسیس کرد. نمایشنامه‌های سیاسی مربوط به این دوره از زندگی «فو» با طعم تلخ نقد اجتماعی، قهرمانان نادرست، بروکراسی دولتی و امپریالسم آمریکایی را هدف قرار داده بودند. «فو» همواره یکی از مخالفان سیستم سیاسی و اجتماعی دوران خود بود و این مخالفت‌ها را در غالب آثار تئاتری که اکثرا با سانسور مواجه می‌شدند، به نمایش می‌گذاشت. در سال 1962 به دعوت مدیر تلویزیون ایتالیا نویسندگی و کارگردانی یک برنامه‌ی تلویزیونی را برعهده گرفت، اما تعدادی از نوشته‌ها به دلیل داشتن محتوای سیاسی، دچار سانسور شدید شدند. «داریو فو» و همسرش به‌عنوان اعتراض، برنامه را ترک کردند و کناره‌گیری آنها از رادیو و تلویزیون تا 15 سال بعد ادامه پیدا کرد. در فاصله‌ی این سال‌ها «داریو فو» بیشتر به کارگردانی آثار نمایشی پرداخت. در سال 1969 یکی از مطرح‌ترین آثارش «اسرار کمدی» که کنکاشی است در شناخت ریشه‌های فرهنگ عامه به روی صحنه برد. این مونولوگ بلند که در آن از زبان «گرملوت» به شیوه‌ای سرگرم‌کننده استفاده شده، با استقبال شدید تماشاگران مواجه می‌شود. «گرملوت» مخلوطی از «زبان محلی دره‌پو»، «شیوه بیان قرون وسطایی» و مترادف‌های خلق‌شده توسط خود «فو» است. بسیاری این اثر را شاهکار «داریو فو» می‌دانند . در سال‌های پس از آن به نوشتن متون نمایشی و آموزشی پرداخت که از جمله آنها «فرهنگ کوچک هنرپیشه» (1987) است که به فارسی نیز برگردانده شده است. در سال‌های 78ـ 1977 «فو» به یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان ایتالیا در عرصه‌ی بین‌المللی بدل شد و آثارش در 50 کشور جهان چاپ و به 30 زبان ترجمه شدند. «داریو فو» در سال 1997 میلادی موفق به دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. از آثار مشهور این نویسنده‌ی بنام می‌توان به «اسرار کمدی»، «مرگ تصادفی یک آنارشیست»، «حساب پرداخت نمی‌شه!» و «نگهبان تقاطع جاده و راه‌آهن» اشاره کرد. این آثار به فارسی نیز ترجمه شده‌اند.

ادامه دارد ......