مقالات

۲۲ مهر ۱۳۸۸

از :ارسلان احمدی  (روانشناسی بالینی) تاریخ هنر نمایش می تواند مصادف با تاریخ زندگی انسان در کرۀ زمین باشد. هنر نمایش یا تئاتر همواره در زندگی بشر نقش بلامنازعی را ترسیم کرده است. ادبیات انسانی همواره، همراه با نمایش و بازی بوده است. انتقال افکار، ایده ها توصیف شخصیتها، مشکلات آنها و دغدغه های انسانی، تغییرات تفکر و شکستن قالبها و چارچوبها از توانائی‌های خارق العاده و اعجاب انگیز هنر نمایش می‌باشد، نمایش می تواند بسترهای فرافکنانه جهت مشاهد کنندگان ایجاد و راهی برای برون ریزی عواطف آماده کند، می‌تواند راههای جدید را با بصیرتها و بینش‌های تازه میسر سازد. نمایش درمانی یکی از جدیدترین تحولات در حوزۀ هنر درمانی است....

طبق تعریف جنینگز(1992) نمایش درمانی راهی است برای تغییر‌دادن افراد و گروه‌ها از طریق هنر تئاتر.
از نظر بعضی از نمایش درمانگرها، نمایش روانی در واقع شکلی از نمایش درمانی است. در نمایش درمانی از رویکردهای مختلفی استفاده می شود از شکسپیر گرفته تا استفاده از عروسک و صورتک.(اس. شارف2001
) .
جنگیز ( 1992 ) توضیح می دهد که نمایش درمانگر چطور می تواند  از رابطه شاه لیر شکسپیر با دخترانش در مورد روابط زنان میانسال با پدران سالمندانشان استفاده کند اما ملدرام ( 1992 ) رویکرد بسیار متفاوتی در مورد نمایش درمانی داشته است .
او از متخصصان و حرفه ای های تئاتر و نمایش درمانگرها می خواهد در مورد جنبه های درمانبخش نمایش نامه همانطور که  تو آن را دوست داری شکسپیر تحقیق کند, جونز ( 1992) این نکته را بررسی میکند  که آیا بزرگسالان  اتستیک می تواند با فرافکنی خودشان در شخصیت عروسکیهای که می سازند ، رفتارشان را تغییر دهند گرایننگر ( 1993 ) در مورد بیماران مبتلا به اسکیزو فرنی دریافته است که نمایش  درمانی به آنها آرامش و لذت می دهد و به ارتباطات آنها طرح شناختی بیشتری می بخشد . در نمایش درمانی علاوه بر تخصص در تئاتر باید درباره نظر یه های روان درمانی هم اطلاعاتی داشته باشیم .
جنگینز ( 1987 ) گاه نمایش درمانی ساختهایی را ایجاد و مسئولیت آنها را بر عهده فرد بازیگری قرار می دهد که تاکنون نتوانسته خود را در چنین قالبهایی قرار دهد . یا جرات به ایجاد پایگاههای شناختی جدیدی در چنین زمینه ای به خود نداده است .
هنر نمایش اگر بطور صائب استفاده گردد می تواند  ترس از شکستن قالبها را کاهش دهد و حوزه نفوذ فرد را تقویت کند  بطوریکه آدلر می گوید گاهاً فقر اطلاعاتی است که باعث حذف فرد از چرخه زندگی می شود . افرادی که دانش و اطلاعات بشری را جذب می کنند به سرعت در زنجیره روابط انسانی پیشرفت می کنند و نحوه برون ریزی و تخلیه عواطف آنها سهل می شود مقاومت ها در هم می شکند و عقده ها سر بر می آورند و راهی برای برون ریزی مشکلات فراهم می گردد .
 
سر دیگر استفاده از طیف نمایش درمانی پیشبرد هدفهای آموزشی است همان چیزی که ما در اکثر نمایش ها  می بینیم ایجاد راهی برای حل کردن دغدغه های انسانی , راهی برای فهم آسان مسائل ، راهی برای نگارش تفکرات سریع علم در حوزه های مختلف برای انتقال به افراد انسانی و بالا بردن ظرفیت یاد گیری و تحریک به عمل درست با ابراز راههای مناسب در نمایش ها می باشد . برای مثال سالهاست که در کشور های دیگر ، نمایش های خیابانی و تله تئاتر جهت آموزشهای متعدد استفاده می شود . آموزش مسائل بهداشتی و بخصوص بهداشت روان می تواند با استفاده از این ابزار سودمند افتد .
این امر فقدان دانش را که مردم نمی توانند از منابع دیگر بدست آورند  از بین می برد و می تواند راهی را جهت یاد گیری مسائلی از جمله مقابله با آسیبهایی مانند اعتیاد ، ایدز ، خود کشی ، انتقال مهارتهای زندگی و .. . ارائه دهد, هنوز نمایش برای تفکر می تواند داروئی زود جذب باشد . زیرا مهمترین کاری را که از یک آموزش می خواهیم یعنی انتقال افکار  و اطلاعات بطور غیر مستقیم انجام می دهد.
(
خوشتر آن باشد که وصف دلبران        گفته آید در حدیث دیگران)"مولانا"