دسته: مقالات متفرقه
۰۳ آبان ۱۳۸۸
از : مجید امرایی - تئاتر دینی به عنوان یکی از عرصه های پر محتوای فرهنگی و هنری برای رسیدن به جایگاه والا و واقعی خود باید به روایت محتوایی در شکل اجرا روی آورد و از سطح به عمق گام بردارد.
هنر تئاتر امروزه به عنوان یکی از مهمترین عناصر فرهنگی در شناخت فرهنگ عمومی جوامع بشری وخصوصا جوامع شهری از اهمیت بالایی برخوردار است.
در این بین یکی از مهمترین کاربردی های هنر نمایشی پرداختن به موضوعات و مقولات دینی و مذهبی و استفاده از هنر نمایش به عنوان ابزاری تبلیغی در حوزه دین و جوامع دین محور است.
پرداختن به موضوعات دینی و توجه به مقولات مذهبی در حوزه تئاتر این هنر را به عنوان ابزاری تاثیرگذار در ترویج مضامین مذهبی معرفی کرده است.
صاحبنظران بر این باورند که با تمام تلاش هایی که در عرصه معرفی تئاتر دینی در حوزه های تبلیغی و ترویجی ظرف سال های گذشته صورت گرفته است اما هنوز بسیاری از مسائل در تحقق تئاتر دینی و تولیدات دینی در حوزه تئاتر ناگفته مانده است.
به عقیده صاحبنظران در کشوری که مذهب رسمی آن اسلام است،طبیعتاً ضرورت دارد که دیدگاه های مذهبی در رابطه با محورهای گوناگون از جمله هنر و زیر شاخه های آن مورد ارزیابی طرح و کنکاش قرار گیرد .
به عقیده آنها، پیوند مذهب و هنر از جمله در تئاترکه با مخاطب خود ارتباط نزدیک و زندهای دارد نیازمند تلاش و پیگیری در عرصه های اجرایی ،مدیریتی و برنامه ریزی است.
صاحبنظران همچنین براین باورند که بهترین راه برای ترویج تئاتر دینی در درجه اول شناخت خود دین و در درجه دوم شناخت تئاتر است ؛ هنرمندی که دغدغه دین داشته باشد، خود به خود تئاتر دینی از دل و ذهن او جوشیده و آفریده می شود.
دستاندرکاران تولید تئاتر به ضرورت تولید محور، آموزش و چگونگی ضرورت آن به خوبی واقف هستند و بر همین اساس معتقدند در صورت عدم باور این مهم ، عملاً به تولید نخواهیم رسید و اگر هم برسیم تولیدات بیشتر حالت سوری خواهد داشت نه محتوایی.
برکسی پوشیده نیست که در هنر دینی نیازمند محتوا و باور قلبی هستیم و بدون باور و اعتقاد مذهبی، تئاتر دینی نمیتواند جایگاه اصیل خود را پیدا کند.
هنرمند تئاتر نمیتواند با حرفهای کلی به خلق آثار هنری بپردازد، آفرینش اثر به جزئیات نیاز دارد و نقد و بررسی و آسیب شناسی تئاتر مذهبی راهی برای پیشرفت و گسترش تئاتر دینی است.
نظام روابط اجتماعی بشر امروز که در این عصر یک دهکده کوچک جهانی است،از کمبود نشانههای دین در خودش رنج میبرد و این درحالی است که نکات و زوایای قابل توجهی در زمینه دین، اقتصاد، مسائل اجتماعی و فرهنگی وجود دارد که نمایش آن در عرصه تئاتر ایران یا حضور ندارد یا بسیار کمرنگ شده است.
برخی براین باورندکه ما هنوز به تعریف جامعی از تئاتر دینی نرسیدهایم و حتی در جهان نیز هنوز تئاتر دینی تعریف خاصی نیافته است.
این در شرایطی است که تا کنون در عرصه فرهنگی و هنری کشور و خصوصا در عالم تئاتر، نمایش هایی با مضامین دینی و با دید دینی تولید شده است و نمایشگرانی در این راه گام برداشته و پیشروان هنر دینیاند.
پس از انقلاب نمایش های قابل تاملی با مضامین دینی ساخته شده است و فضای دینی ایجاد شده در جامعه ایران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ،تلاش های بسیاری را در این راه برانگیخت و ثمرات و نمونههای مهمی داشته است که هرگز نمی توان این تلاش ها را نادیده گرفت اما با تمامی این تلاش ها هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار است .
نادیده انگاشتن این تلاش ها و حکم به ناکام خواندن فعالیت های پیشین نه تنها راه انصاف نیست بلکه موجب دلسردی نمایشگران صادق و دینداری خواهد شد که با خلوص نیت دراین عرصه تلاش کرده اند .
برای رسیدن به تئاتری با مضمون دینی و مذهبی میباید با کار محققانه و آسیب شناسانه، اشکالات و موازین تئاتری دینی از نظر فقه اسلامی مشخص شود و رابطه جاری زندگی و اجتماع بر اساس آن، به نحوی باشد که بتوان نمایشی هایی باورپذیر و صادق و نیز مبتنی بر اخلاق اسلامی تولید کرد.
در این عرصه می توان به محدوده دخالت مدیران و نیز اقتصاد دولتی در عرصه تئاتر و تعریف جامع و مانع از جایگاه بخش خصوصی در این حیطه به تعریف های دقیق از همه اموری که مطرح شده است، رسید.
و صد البته، انتظار نباید داشت که در یک هم اندیشی یا با چند مقاله و کتاب ، برای همه این مسائل، پاسخی قطعی یافت اما همین قدر که در فضایی آزاد، از نگاه های مختلف و متضاد، آرا و نظرات گوناگون مطرح شده و به گوش همه برسد، خود نوید دهنده رسیدن به تعریفهای دقیق و راهبردهای اصولیتری در عرصه تئاتر دینی است .
صاحبنظران معتقدند هنرمندی که دغدغه دین داشته باشد، خود به خود تئاتر دینی از دل و ذهن او آفریده خواهد شد.
در این بین جشنواره های دینی چون جشنواره تئاتر رضوی و سوگواره آیین های عاشورایی میتوانند به عنوان نقاط عطف ضرورتهای شناختی عرصه دین و تئاتر باشند.
کارشناسان بر این باورند که علاوه بر مطرح کردن ضرورتهای دینی (شناخت دین و تئاتر ) باید به آموزش و پژوهش بهایی بیشتر داد تا به تولیداتی که انتظار داریم، دست یابیم .
به اعتقاد کارشناسان متاسفانه امروزه تئاتر مذهبی تنها به نمایش مراسم و مناسک عبادی و دینی محدود شده است.
این نکته را باید در نظر گرفت که دین در مناسک و مراسم خلاصه نمیشود بلکه در همه ابعاد زندگی ساری و جاری است ابعاد مختلفی که درزندگی یک شخصیت تئاتری برصحنه تئاتر می تواند مجال بروز و ظهور یابد.
کارشناسان سلیقهها و تعبیرات نامشخص در مدیریت تئاتر ایران را یکی از موانع اساسی در تحقق تئاتر دینی می دانند و به عقیده آنها وجود چنین موانع و نوع نگاهها در میان مسوولان باعث از بین رفتن اعتماد به نفس گروههای نمایشی دینی برای رجوع به مباحث دینی میشود.
با این توصیف و به سبب همه دلایلی که ذکر شد، این گونه تئاترها هیچگاه امکان رسیدن به تئاتر دینی به عنوان یک شکل اجرایی جاری و ساری در مجموعه تئاتر کشور را نداشته است و با شرایطی که بیان شد، نمیتوان انتظار بیش از این را هم داشت.
این در حالی است که هنوز هم یک خطابه یا یک مراسم آیینی مذهبی به دفعات تاثیرات شگرف و اعجاب برانگیزتری از این نوع تئاترهای دینی رایج در کشور را بر مخاطب دارد.
حال اگر کمی واقعبینانه و با توجه به پیش داوریهای تماشاگر از تئاتر دینی به بازتاب و بازخوردهای آن بیندیشیم، میتوانیم با جرات بگوییم :برای رسیدن به تئاتر دینی جریانساز، تفکر برانگیز و تاثیرگذار باید این شکل نمایشی به گونهای هوشمندانهتر گام بردارد تا هم مراقب دلزدگیهای مخاطب، هم نگه دار تئاتر و از همه مهمتر حافظ شان پر ارج دین باشیم.
در یک کلام باید گفت که تئاتر دینی برای رسیدن به جایگاه والا و واقعیاش باید به روایت محتوایی در شکل اجرا روی آورد و از سطح به عمق گام بردارد.
در این بین یکی از مهمترین کاربردی های هنر نمایشی پرداختن به موضوعات و مقولات دینی و مذهبی و استفاده از هنر نمایش به عنوان ابزاری تبلیغی در حوزه دین و جوامع دین محور است.
پرداختن به موضوعات دینی و توجه به مقولات مذهبی در حوزه تئاتر این هنر را به عنوان ابزاری تاثیرگذار در ترویج مضامین مذهبی معرفی کرده است.
صاحبنظران بر این باورند که با تمام تلاش هایی که در عرصه معرفی تئاتر دینی در حوزه های تبلیغی و ترویجی ظرف سال های گذشته صورت گرفته است اما هنوز بسیاری از مسائل در تحقق تئاتر دینی و تولیدات دینی در حوزه تئاتر ناگفته مانده است.
به عقیده صاحبنظران در کشوری که مذهب رسمی آن اسلام است،طبیعتاً ضرورت دارد که دیدگاه های مذهبی در رابطه با محورهای گوناگون از جمله هنر و زیر شاخه های آن مورد ارزیابی طرح و کنکاش قرار گیرد .
به عقیده آنها، پیوند مذهب و هنر از جمله در تئاترکه با مخاطب خود ارتباط نزدیک و زندهای دارد نیازمند تلاش و پیگیری در عرصه های اجرایی ،مدیریتی و برنامه ریزی است.
صاحبنظران همچنین براین باورند که بهترین راه برای ترویج تئاتر دینی در درجه اول شناخت خود دین و در درجه دوم شناخت تئاتر است ؛ هنرمندی که دغدغه دین داشته باشد، خود به خود تئاتر دینی از دل و ذهن او جوشیده و آفریده می شود.
دستاندرکاران تولید تئاتر به ضرورت تولید محور، آموزش و چگونگی ضرورت آن به خوبی واقف هستند و بر همین اساس معتقدند در صورت عدم باور این مهم ، عملاً به تولید نخواهیم رسید و اگر هم برسیم تولیدات بیشتر حالت سوری خواهد داشت نه محتوایی.
برکسی پوشیده نیست که در هنر دینی نیازمند محتوا و باور قلبی هستیم و بدون باور و اعتقاد مذهبی، تئاتر دینی نمیتواند جایگاه اصیل خود را پیدا کند.
هنرمند تئاتر نمیتواند با حرفهای کلی به خلق آثار هنری بپردازد، آفرینش اثر به جزئیات نیاز دارد و نقد و بررسی و آسیب شناسی تئاتر مذهبی راهی برای پیشرفت و گسترش تئاتر دینی است.
نظام روابط اجتماعی بشر امروز که در این عصر یک دهکده کوچک جهانی است،از کمبود نشانههای دین در خودش رنج میبرد و این درحالی است که نکات و زوایای قابل توجهی در زمینه دین، اقتصاد، مسائل اجتماعی و فرهنگی وجود دارد که نمایش آن در عرصه تئاتر ایران یا حضور ندارد یا بسیار کمرنگ شده است.
برخی براین باورندکه ما هنوز به تعریف جامعی از تئاتر دینی نرسیدهایم و حتی در جهان نیز هنوز تئاتر دینی تعریف خاصی نیافته است.
این در شرایطی است که تا کنون در عرصه فرهنگی و هنری کشور و خصوصا در عالم تئاتر، نمایش هایی با مضامین دینی و با دید دینی تولید شده است و نمایشگرانی در این راه گام برداشته و پیشروان هنر دینیاند.
پس از انقلاب نمایش های قابل تاملی با مضامین دینی ساخته شده است و فضای دینی ایجاد شده در جامعه ایران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ،تلاش های بسیاری را در این راه برانگیخت و ثمرات و نمونههای مهمی داشته است که هرگز نمی توان این تلاش ها را نادیده گرفت اما با تمامی این تلاش ها هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار است .
نادیده انگاشتن این تلاش ها و حکم به ناکام خواندن فعالیت های پیشین نه تنها راه انصاف نیست بلکه موجب دلسردی نمایشگران صادق و دینداری خواهد شد که با خلوص نیت دراین عرصه تلاش کرده اند .
برای رسیدن به تئاتری با مضمون دینی و مذهبی میباید با کار محققانه و آسیب شناسانه، اشکالات و موازین تئاتری دینی از نظر فقه اسلامی مشخص شود و رابطه جاری زندگی و اجتماع بر اساس آن، به نحوی باشد که بتوان نمایشی هایی باورپذیر و صادق و نیز مبتنی بر اخلاق اسلامی تولید کرد.
در این عرصه می توان به محدوده دخالت مدیران و نیز اقتصاد دولتی در عرصه تئاتر و تعریف جامع و مانع از جایگاه بخش خصوصی در این حیطه به تعریف های دقیق از همه اموری که مطرح شده است، رسید.
و صد البته، انتظار نباید داشت که در یک هم اندیشی یا با چند مقاله و کتاب ، برای همه این مسائل، پاسخی قطعی یافت اما همین قدر که در فضایی آزاد، از نگاه های مختلف و متضاد، آرا و نظرات گوناگون مطرح شده و به گوش همه برسد، خود نوید دهنده رسیدن به تعریفهای دقیق و راهبردهای اصولیتری در عرصه تئاتر دینی است .
صاحبنظران معتقدند هنرمندی که دغدغه دین داشته باشد، خود به خود تئاتر دینی از دل و ذهن او آفریده خواهد شد.
در این بین جشنواره های دینی چون جشنواره تئاتر رضوی و سوگواره آیین های عاشورایی میتوانند به عنوان نقاط عطف ضرورتهای شناختی عرصه دین و تئاتر باشند.
کارشناسان بر این باورند که علاوه بر مطرح کردن ضرورتهای دینی (شناخت دین و تئاتر ) باید به آموزش و پژوهش بهایی بیشتر داد تا به تولیداتی که انتظار داریم، دست یابیم .
به اعتقاد کارشناسان متاسفانه امروزه تئاتر مذهبی تنها به نمایش مراسم و مناسک عبادی و دینی محدود شده است.
این نکته را باید در نظر گرفت که دین در مناسک و مراسم خلاصه نمیشود بلکه در همه ابعاد زندگی ساری و جاری است ابعاد مختلفی که درزندگی یک شخصیت تئاتری برصحنه تئاتر می تواند مجال بروز و ظهور یابد.
کارشناسان سلیقهها و تعبیرات نامشخص در مدیریت تئاتر ایران را یکی از موانع اساسی در تحقق تئاتر دینی می دانند و به عقیده آنها وجود چنین موانع و نوع نگاهها در میان مسوولان باعث از بین رفتن اعتماد به نفس گروههای نمایشی دینی برای رجوع به مباحث دینی میشود.
با این توصیف و به سبب همه دلایلی که ذکر شد، این گونه تئاترها هیچگاه امکان رسیدن به تئاتر دینی به عنوان یک شکل اجرایی جاری و ساری در مجموعه تئاتر کشور را نداشته است و با شرایطی که بیان شد، نمیتوان انتظار بیش از این را هم داشت.
این در حالی است که هنوز هم یک خطابه یا یک مراسم آیینی مذهبی به دفعات تاثیرات شگرف و اعجاب برانگیزتری از این نوع تئاترهای دینی رایج در کشور را بر مخاطب دارد.
حال اگر کمی واقعبینانه و با توجه به پیش داوریهای تماشاگر از تئاتر دینی به بازتاب و بازخوردهای آن بیندیشیم، میتوانیم با جرات بگوییم :برای رسیدن به تئاتر دینی جریانساز، تفکر برانگیز و تاثیرگذار باید این شکل نمایشی به گونهای هوشمندانهتر گام بردارد تا هم مراقب دلزدگیهای مخاطب، هم نگه دار تئاتر و از همه مهمتر حافظ شان پر ارج دین باشیم.
در یک کلام باید گفت که تئاتر دینی برای رسیدن به جایگاه والا و واقعیاش باید به روایت محتوایی در شکل اجرا روی آورد و از سطح به عمق گام بردارد.